ابن مکتوم

لغت نامه دهخدا

ابن مکتوم. [ اِ ن ُ م َ ] ( اِخ ) تاج الدین ابومحمد احمدبن عبدالقادربن احمدبن مکتوم قیسی ، فقیه حنفی نحوی لغوی. شاگرد ابن نحاس و ابوحیان.مولد او682 هَ. ق. او راست : شرح کافیه ابن حاجب. شرح شافیه. شرح الفصیح. الدرر اللقیط من البحر المحیط. الجمع بین العباب والمحکم فی اللغة. قید الاوابد. شرح هدایه در فقه. و او در طاعون 749 درگذشته است.

فرهنگ فارسی

فقیه حنفی نحوی لغوی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ مَکْتوم ، ابومحمد احمد بن عبدالقادر بن احمد قیسی ، ملقب به تاج الدین ( ذیحجه ۶۸۲ -۲۷ رمضان ۷۴۹/ مارس ۱۲۸۴-۱۹ دسامبر ۱۳۴۸)، مفسر، ادیب و فقیه حنفی مصری می باشد .
مکتوم نام نیای پدرش بود. ابن رافع سلامی به کنیه ابوالعباس از او یاد کرده است . ابن مکتوم در قاهره به دنیا آمد.
اساتید
ابن مکتوم نزد تقی الدین صائغ ، ابوحیّان اندلسی و نیز بنا به برخی از روایات نزد علی بن یوسف شطنوفی قرائت آموخت . در ادب از بهاءالدین ابن نحاس و در فقه از سروجی بهره گرفت و از اصحاب نجیب الدین عبداللطیف بن عبدالمنعم و ابن علاق و طبقه آنان اخذ حدیث نمود.
شهرت ابن مکتوم
ابن مکتوم از عالمان نحو و لغت به شمار آمده ، ولی کمتر اثری از او در این زمینه به دست ما رسیده است . ملازمت طولانی او با ابوحیان و فراهم آوردن گزیده ای از تفسیر البحر المحیط وی شاید مهم ترین سبب ماندگاری یاد ابن مکتوم باشد. ابن حجر عسقلانی گوید: من کمتر کتابی از کتب ادبی از شعر و تاریخ و مانند آن دیده ام که در آن شرح حال مصنف کتاب به خط ابن مکتوم نباشد.
اشتغالات
...

پیشنهاد کاربران

بپرس