ابن مُقَفّع، ابومحمد عبدالله (ح ۱۰۶ـ۱۴۲ق)
ادیب و مترجم از پهلوی و صاحب سبک در نگارش عربی. نام اصلی او روزبه یا داذبه و نام پدرش داذویه بود. در فیروزآباد فارس به دنیا آمد. در کودکی همراه پدر به بصره رفت و نزد دو بادیه نشین عرب، ابوالجاموس و ابوالغول عربی را فرا گرفت تا بدان جا که خود از فصحای زبان عرب شد. پس از چندی به دبیری نزد مسیح بن حواری، حاکم شاپور، مشغول شد. درپی عزل مسیح توسط عبدالله عمر بن عبدالعزیز و روی کار آمدن سفیان بن معاویۀ مهلبی، مسیح از حکم خلیفه تمکین نکرد، سرانجام با آن که ابن مقفّع سعی در رفع اختلاف داشت، نزاعی بین سفیان و مسیح درگرفت که سفیان در طی آن آسیب دید و به خوزستان گریخت و کینۀ ابن مقفع را در دل برداشت. پس از چندی ابن مقفع در بصره دبیر عیسی بن علی عموی منصور خلیفۀ عباسی شد و به دست او اسلام آورد و از آن پس به عبدالله بن مقفع المبارک معروف شد و به تعلیم فرزندان او پرداخت. در طی این دوره، اثر جنجالی و سیاسی رسالة الصحابة را نوشت. درپی دسیسۀ خاندان عباسی، وی مجبور به ارسال پیامی به سفیان شد. سفیان، ابن مقفّع را دستگیر کرد، به امر او یک یک اجزای ابن مقفع را بریدند و به آتش انداختند. گویی چنین شهرت دادند که ابن مقفع به رغم اسلام آوردن، زندیق است و باید مجازات شود. از آثارش: الادب الصغیر؛ الادب الکبیر؛ الدرة الیتیمة؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند منطق؛ خدای نامه (کتابی به پهلوی در تاریخ شاهان ایران) و بالاخره ترجمۀ کتاب کلیله و دمنه از پهلوی به عربی که از آثار بسیار تأثیرگذار فرهنگ فارسی در ادبیات عربی است.
ادیب و مترجم از پهلوی و صاحب سبک در نگارش عربی. نام اصلی او روزبه یا داذبه و نام پدرش داذویه بود. در فیروزآباد فارس به دنیا آمد. در کودکی همراه پدر به بصره رفت و نزد دو بادیه نشین عرب، ابوالجاموس و ابوالغول عربی را فرا گرفت تا بدان جا که خود از فصحای زبان عرب شد. پس از چندی به دبیری نزد مسیح بن حواری، حاکم شاپور، مشغول شد. درپی عزل مسیح توسط عبدالله عمر بن عبدالعزیز و روی کار آمدن سفیان بن معاویۀ مهلبی، مسیح از حکم خلیفه تمکین نکرد، سرانجام با آن که ابن مقفّع سعی در رفع اختلاف داشت، نزاعی بین سفیان و مسیح درگرفت که سفیان در طی آن آسیب دید و به خوزستان گریخت و کینۀ ابن مقفع را در دل برداشت. پس از چندی ابن مقفع در بصره دبیر عیسی بن علی عموی منصور خلیفۀ عباسی شد و به دست او اسلام آورد و از آن پس به عبدالله بن مقفع المبارک معروف شد و به تعلیم فرزندان او پرداخت. در طی این دوره، اثر جنجالی و سیاسی رسالة الصحابة را نوشت. درپی دسیسۀ خاندان عباسی، وی مجبور به ارسال پیامی به سفیان شد. سفیان، ابن مقفّع را دستگیر کرد، به امر او یک یک اجزای ابن مقفع را بریدند و به آتش انداختند. گویی چنین شهرت دادند که ابن مقفع به رغم اسلام آوردن، زندیق است و باید مجازات شود. از آثارش: الادب الصغیر؛ الادب الکبیر؛ الدرة الیتیمة؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند منطق؛ خدای نامه (کتابی به پهلوی در تاریخ شاهان ایران) و بالاخره ترجمۀ کتاب کلیله و دمنه از پهلوی به عربی که از آثار بسیار تأثیرگذار فرهنگ فارسی در ادبیات عربی است.