ابن مقفع

فرهنگ فارسی

عبد الله روزبه ( مقت . ۱۴۲ یا ۱۴۳ یا ۱۴۵ ه . ق . ) اصل وی از فارس است و او در آغاز کاتب عیسی بن علی بود و یکی از ناقلان بزرگ کتب از فارسی به عربی است . از تالیفات اوست : التاج در سیرت انوشروان آیین نامه کلیله و دمنه ( ه . م . ) الادب الکبیر الادب الصغیر الیتیمه ( در رسایل ) ابن مقفع بتحریک سفیان بن معاویه و موافقت منصور خلیفه در ۳۶ سالگی کشته شده و در کیفیت مرگ او روایات مختلف است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن مقفع (ابهام زدایی). ابن مقفع ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابومحمد عبدالله بن مقفع، نویسنده بزرگ و مترجم آثار پهلوی به عربی و صاحب کتاب کلیله و دمنه• ساویرس بن مقفع، مورخ و متکلم مسیحی مصر در سده ۴ق /۱۰م
...

پیشنهاد کاربران

ابومحمد عبدالله ابن مقفع با نام اصلی روزبه پور دادویه معروف به اِبْنِ مُقَفَّع ( زادهٔ ۱۰۴  در جور فیروز آباد کنونی  –   درگذشتهٔ ۱۴۲ هجری قمری  در بغداد ) نویسنده و مترجم ایرانی آثار پارسی میانه به زبان عربی ساکن بصره بود. او با کنیهٔ «أبی محمد» نیز شناخته می شد. ابن مقفع از برجسته ترین نمایندگان تفکر علمی در سدهٔ دوم هجری است.
...
[مشاهده متن کامل]

روزبه کتاب های زیادی از پارسی میانه به عربی برگرداند. از میان کتاب هایی که روزبه ترجمه کرد می توان از کلیله و دمنه، تاجنامهٔ انوشیروان، آیین نامه، سخنوری بزرگ ( الأدب الکبیر ) و سخنوری خُرد ( الأدب الصغیر ) نام برد. تاجنامهٔ انوشیروان، با نام یادداشت های خسرو انوشیروان به پژوهش رحیم زاده صفوی منتشره شده تنها ترجمه کلیله و دمنه توسط نصرالله منشی از روی ترجمه عرب ابن مقفع در دست هست
در کتاب های کهن، زندگی نامه ای که در خور این شخصیت مشهور باشد، نیامده است و نیز تا چندی دو اثر عمده که در واقع تنها منابع مفید دربارهٔ اوست و با اندکی تفصیل به شرح گوشه هایی از زندگی اجتماعی و کشمکش های سیاسی او پرداخته اند، در دسترس نخستین محققان نبود. این دو اثر، عبارتند از انساب الاشراف اثر بُلاذَری و الوزراء و الکتاب اثر جهشیاری. گزارش ابن اعثم با آن که بر جهشیاری مقدم است، به سودمندی این دو منبع نیست. با این همه بخش اعظم روایات این دو کتاب، با انشایی متفاوت و اندکی اختلاف در وفیات الاعیان اثر ابن خلکان گرد آمده است و مؤلفان پسین تر که کمابیش همیشه از او استفاده کرده اند، هرچند در این بخش از روایات از جادهٔ صواب دور نیافتاده اند، اما در بیان جزئیات و ربط حوادث به یکدیگر دچار سرگردانی شده اند. نمونهٔ بارز این نقص را در کار گابریلی می توان دید. او که در ۱۹۳۱–۱۹۳۲ میلادی به تألیف مقاله اش مشغول بود، در درجهٔ نخست، از وفیات ابن خلکان استفاده کرد. سپس توده ای از روایات دستِ دومی را به کار گرفت، که بیشتر مشکوک و موردِبحث اند. پس از آن از آثار کسان دیگری چون ابن ندیم، ابن جوزی، صفدی، ابوالفرج اصفهانی، و ابن قتیبه بهره جست. در ۱۹۵۴ میلادی دومینیک سورده که دو منبع اساسی مذکور را یافته بود، به تکمیل مقالهٔ گابریلی پرداخت و نظر به توجهی که به مسائل تاریخی داشت، توانست از این دو منبع و برخی قراینِ تاریخی شرح حال نسبتاً روشنی از ابن مقفع به دست دهد.

ابن مقفعابن مقفعابن مقفعابن مقفعابن مقفعابن مقفع
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/ابن_مقفع

بپرس