[ویکی نور] «ابن معتز»، ابوالعباس عبدالله (22 شعبان 247 - 2 ربیع الثانی 296ق / 31 اکتبر 861 - 29 دسامبر 908م)، شاعر، ادیب، راوی و نقاد بزرگ شعر و ادب عرب در عصر دوم عباسی بوده است. وی در سامرا که در آن روزگار مرکز حکومت عباسیان بود، از مادری ظاهراً رومی نژاد به دنیا آمد. تقریباً 5 ساله بود که پدرش با لقب المعتز بالله، به عنوان سیزدهمین خلیفه عباسی، زمام امور را به دست گرفت. معتز، شیفته شعر و موسیقی بود و در این دو فن دستی داشت و بیشتر اوقات خود را با شاعران و خوانندگان و نوازندگان سپری می ساخت؛ ازاین رو، شگفت نمی نماید که طبع شعر ابن معتز از اوان کودکی و نوجوانی شکوفا شود و در همان روزگار اشعاری نیز بسراید.
ابن معتز 8 سال بیشتر نداشت که امیران ترک، پدرش را از مقام خلافت عزل کرده، به قتل رسانیدند و او را همراه مادربزرگش و چند تن دیگر از فرزندان خلفا به مکه تبعید کردند. حدود یک سال بعد، المعتمد بالله (256 - 279ق / 870 - 892م) به خلافت رسید و آنان را به سامرا بازگردانید. از آن پس، جده اش زیر نظر معتمد، سرپرستی او را بر عهده گرفت و ابوالحسن احمد بن سعید دمشقی که به تعلیم و تربیت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربی و استاد اختصاصی او گردید. رفته رفته، خانه وی مرکز تجمع علما و ادبا گردید و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زیاد، حسن بن علیل عنزی، احمد بن صالحة بن ابی فنن، پیوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به امیرزاده عباسی تعلیم می دادند. مبرد، نحوی بزرگ مکتب بصره، بسیار در مجلس او حاضر می شد و گاه چندین روز نزد وی اقامت می کرد. فصحای عرب و علمای لغت نیز که وارد سامرا می شدند، نزد ابن معتز می رفتند و او آنان را به گرمی می پذیرفت و از ایشان نکات بسیاری می آموخت.
این محافل علمی و ادبی که در منزل ابن معتز تشکیل می یافت، چنان جاذبه ای داشت که بلاذری را واداشت مصرانه برای تعلیم این امیرزاده اعلام آمادگی کند. ابن معتز در اشعاری که در 13 سالگی خطاب به استادش دمشقی سروده، ادعا کرده است که علوم و فنون مرسوم را چندان فراگرفته که در هر رشته و زمینه ای که اراده کند، می تواند سرآمد اقران و یگانه دوران گردد.
ابن معتز در 17 سالگی، جده خویش را از دست داد و از آن پس به مَطیره که گردشگاهی در نزدیکی سامرا بود، نقل مکان کرد. اقامت وی در مطیره حدود 15 سال طول کشید. بیشتر تألیفات ابن معتز یادگار همین دوران بوده و در اشعاری که در سال های واپسین عمر سروده، از این دوران بسیار یاد کرده است.
ابن معتز با وجود ارادتی که به حضرت علی(ع) اظهار می کرد و اشعار فراوانی که در مدح آن حضرت می سرود و نیز سروده هایی که در رثای امام حسین(ع) داشت. از اختلافات و مشاجرات علویان با عباسیان و شورش ها و قیام های آنان بر ضد حکومت عباسیان، سخت دل آزرده بود و سوگند یاد کرده بود که اگر روزی دستش برسد، طالبیان را یکسره از میان بردارد.
گویند ابن معتز، حنفی یا حنبلی مذهب بوده است، اما ظاهراً وی برای خود آراء به خصوص و مذهب ویژه ای داشته و نه تنها با فرقه های شیعی در ستیز بوده، بلکه با مذاهب عامه نیز کاملاً هم عقیده نبوده، هرچند نسبت به همه صحابه پیامبر اکرم(ص) ابراز احترام و از مقام آنان دفاع می کرده است.
ابن معتز 8 سال بیشتر نداشت که امیران ترک، پدرش را از مقام خلافت عزل کرده، به قتل رسانیدند و او را همراه مادربزرگش و چند تن دیگر از فرزندان خلفا به مکه تبعید کردند. حدود یک سال بعد، المعتمد بالله (256 - 279ق / 870 - 892م) به خلافت رسید و آنان را به سامرا بازگردانید. از آن پس، جده اش زیر نظر معتمد، سرپرستی او را بر عهده گرفت و ابوالحسن احمد بن سعید دمشقی که به تعلیم و تربیت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربی و استاد اختصاصی او گردید. رفته رفته، خانه وی مرکز تجمع علما و ادبا گردید و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زیاد، حسن بن علیل عنزی، احمد بن صالحة بن ابی فنن، پیوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به امیرزاده عباسی تعلیم می دادند. مبرد، نحوی بزرگ مکتب بصره، بسیار در مجلس او حاضر می شد و گاه چندین روز نزد وی اقامت می کرد. فصحای عرب و علمای لغت نیز که وارد سامرا می شدند، نزد ابن معتز می رفتند و او آنان را به گرمی می پذیرفت و از ایشان نکات بسیاری می آموخت.
این محافل علمی و ادبی که در منزل ابن معتز تشکیل می یافت، چنان جاذبه ای داشت که بلاذری را واداشت مصرانه برای تعلیم این امیرزاده اعلام آمادگی کند. ابن معتز در اشعاری که در 13 سالگی خطاب به استادش دمشقی سروده، ادعا کرده است که علوم و فنون مرسوم را چندان فراگرفته که در هر رشته و زمینه ای که اراده کند، می تواند سرآمد اقران و یگانه دوران گردد.
ابن معتز در 17 سالگی، جده خویش را از دست داد و از آن پس به مَطیره که گردشگاهی در نزدیکی سامرا بود، نقل مکان کرد. اقامت وی در مطیره حدود 15 سال طول کشید. بیشتر تألیفات ابن معتز یادگار همین دوران بوده و در اشعاری که در سال های واپسین عمر سروده، از این دوران بسیار یاد کرده است.
ابن معتز با وجود ارادتی که به حضرت علی(ع) اظهار می کرد و اشعار فراوانی که در مدح آن حضرت می سرود و نیز سروده هایی که در رثای امام حسین(ع) داشت. از اختلافات و مشاجرات علویان با عباسیان و شورش ها و قیام های آنان بر ضد حکومت عباسیان، سخت دل آزرده بود و سوگند یاد کرده بود که اگر روزی دستش برسد، طالبیان را یکسره از میان بردارد.
گویند ابن معتز، حنفی یا حنبلی مذهب بوده است، اما ظاهراً وی برای خود آراء به خصوص و مذهب ویژه ای داشته و نه تنها با فرقه های شیعی در ستیز بوده، بلکه با مذاهب عامه نیز کاملاً هم عقیده نبوده، هرچند نسبت به همه صحابه پیامبر اکرم(ص) ابراز احترام و از مقام آنان دفاع می کرده است.
wikinoor: ابن_معتز،_عبدالله_بن_محمد