ابن مطران

لغت نامه دهخدا

ابن مطران. [ اِ ن ُ م َ / م ِ ] ( اِخ ) موفق الدین ابونصر اسعدبن ابی الفاتح الیاس بن جرجیس. پدر او طبیبی نصرانی بود که برای کسب مقدمات طب به یونان شد وپس از آن به بغداد تکمیل صناعت خود کرد و در دمشق اقامت جست و تا پایان عمر شغل طبابت ورزید. ابن مطران به دمشق بزاد و نزد مهذب الدین بن النقاش دانش طب آموخت و سپس بخدمت سلطان صلاح الدین ایوبی پیوست و از عطایای سلطان مالی وافر اندوخت و با جاه و جلالی عظیم همه عمر بزیست و در سال 587 یا 585 هَ.ق. هم به دمشق درگذشت. موفق الدین نخست دین ترسائی داشت. در آخر مسلمانی گزید و ظاهراً او را در بیمارستان نوری منصبی بود، چه در شرح بزِل بیماری مُستسقی ( که ابن حمدان جرائحی بدین بیمارستان انجام کرد ) می آید که ابن مطران مواظب قرعات نبض بیمار بود. ابن مطران در طب شاگردان بسیار داشت از جمله موفق الدین عبدالعزیز و ابن دخوار. و او را دو برادر بود که نیز شغل طبابت داشتند. ابن مطران را شوق و عشقی بسیار بکتاب می بود و کتب خانه ای بزرگ داشت و سه تن پیوسته برای او نسخت کتاب می کردند. وی را تألیف بسیار است ، از جمله ، کتابی در ادویه مفرده و کتابی به نام المقالةالنجمیه در حفظ الصحة. و کتابی موسوم به بستان الاطباء مشتمل بر نوادر خوانده ها و دیده های او.

فرهنگ فارسی

پدر او طبیبی نصرانی بود

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «ابن مطران، ابونصر موفق الدین اسعد بن ابی الفتح الیاس بن جرجیس المطران»، پزشک و داروشناس مسیحی تبار سده ۶ ق است.
از زندگی او پیش از آغاز طبابتش اطلاع چندانی در دست نیست. ابن جوزی که اثر او قدیمی ترین منبع ما درباره ابن مطران است، اشاره ای به این دوره از زندگی او نکرده است. مبسوطترین آگاهی ها درباره فعالیت علمی او و پدرش را در اثر ابن ابی اصیبعه می توان یافت که خود در تالیف کتابش از آثار ابن مطران بسیار بهره برده است.
← مسافرت به خاطر طلب علم
موفق الدین در دمشق زاده شد و هم آن جا رشد یافت. از نام استادان او جز مهذب الدین ابن نقاش طبیب، آگاهی نداریم، اما می توان حدس زد که وی پیش از همه، نزد پدرش به تحصیل پرداخته است. این که گفته اند نحو ، لغت و ادب عرب را نزد شیخ تاج الدین زید بن حسن کندی فراگرفت، باید مربوط به دوران میان سالی او باشد که در خدمت صلاح الدین ایوبی می زیست. دانسته نیست که ابن مطران چگونه به صلاح الدین پیوست، ولی نزد او جایگاهی بلند یافت و سلطان ایوبی که همواره در پیکار با صلیبیان روزگار می گذرانید، پیوسته ابن مطران را با خود به سفر می برد و طبیب را از عطایای کلان خود بهره مند می کرد. ابن مطران به سبب طبابت برای امرای دولت و رقابت این امرا که در اعطای مال و تقرب بدو بر یکدیگر پیشی می جستند، چندان کارش بالا گرفت که سخن از وزارتش رفت، چنان که از بیان ابی ابی اصیبعه به نقل از قفطی برمی آید، در همین روزگار بود که ابن مطران به تشویق و توسط صلاح الدین مسلمان شد و سلطان ایوبی، جوزه (جوره) کنیز مورد علاقه همسر خود را به زنی به ابن مطران داد. بنابراین، اشاره ابن ابی اصیبعه به تاریخ سرودن قصیده ای از سوی ابن عامری شاعر، در ستایش ابن مطران، پس از گرویدن او به اسلام در ۵۸۵ ق یعنی دو سال پیش از مرگش، نباید درست باشد.
تدریس طب
ابن مطران گذشته از آن که طبیب خاص سلطان به شمار می رفت، در بیمارستان نوری دمشق نیز به تدریس طب و مداوای بیماران می پرداخت و شاگردان بسیار داشت. برجسته ترین شاگرد او، مهذب الدین دخوار بود که در بسیاری از جنگ های صلاح الدین، استاد خود را همراهی می کرد و از روش معالجه ابن مطران در بیمارستان مذکور داستان ها نقل کرده است. ابن مطران سرانجام در ۵۸۷ ق در دمشق درگذشت. پیکرش را در قاسیون به خاک سپردند و همسرش جوزه مقبره ای برای او ساخت و مسجدی در کنار آن بنا کرد. آن مقبره در ایام ابن جوزی که خود در ۶۰۳ ق جوزه را در شام دیده بود، به تربت جوزه شهرت داشت. مرگ ابن مطران را در ۵۸۸ ق نیز نوشته اند. از او فرزندی برجای نماند. به گفته ابن ابی اصیبعه او دو برادر داشت که هر دو پزشک بودند.
← ویژگی ها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس