ابن قرقه. [ اِ ن ُ ؟ ] ( اِخ ) ابوسعید. او در طب و هندسه و دیگر علوم ریاضی و طبیعی ماهر بود و در خدمت حافظ لدین اﷲ عبدالمجید فاطمی میزیست و در نمیمه و دسیسه ای از سران سپاه شرکت جست و معجونی مسموم برای کشتن حسن پسر حافظ بساخت و چون حافظ بر آن وقوف یافت امر به قتل او داد.
فرهنگ فارسی
او در طب و هندسه و دیگر علوم ریاضی و طبیعی ماهر بود