ابن فضل ا

لغت نامه دهخدا

ابن فضل ا. [ اِ ن ُ ف َ لِل ْ لاه ] ( اِخ ) شرف الدین عبدالوهاب بن جمال الدین. نسب خویش بعمربن الخطاب می پیوسته و در مصر دیوان کتابت ملک ناصربن قلاون داشته و پس از آن دیوان کتابت دمشق بدو مفوض گشته ، و در سال 717 هَ.ق. بدانجا وفات یافته است.

ابن فضل ا. [ اِ ن ُ ف َ لِل ْ لاه ] ( اِخ ) ابوالمعالی محیی الدین یحیی بن جمال الدین ، برادر شرف الدین عبدالوهاب. ادیب و منشی و شاعر. او نیزچون برادر رئیس کَتَبه ناصربن قلاون بوده و در پیری بعلت ثقل سامعه کناره گرفته و پسرش شهاب الدین وکالت او داشته ، لکن بسبب تندی خلق او پسر دیگر ابوالمعالی را موسوم به علاءالدین بجای او نصب کرده اند و محیی الدین یحیی به 738 هَ.ق. در 93 سالگی درگذشته است.

ابن فضل ا. [ اِ ن ُ ف َ لِل ْ لاه ] ( اِخ ) شهاب الدین ابوالعباس احمدبن محیی الدین ، فرزند یحیی بن جمال الدین سابق الذکر. در شعر و ادب و جغرافیا و تاریخ و تراجم احوال و خاصه در تاریخ مغول و ترک و هند و نیز هیئت و اسطرلاب و فقه شافعی فرید عصر خویش بوده. مولد او به دمشق در سال 700 هَ.ق. بوکالت پدر مدتی دیوان کتابت ملک ناصربن قلاون داشت و سپس برای سوء خلق کناره گرفت. او را اشعار رائقه است ، و نیز کتب ذیل از اوست : فواضل السّمر فی فضائل آل عمر در چهار جلد. مسالک الابصار فی ممالک الامصار در بیست جلد سطبر ونسخه ای از آن در کتابخانه ایاصوفیه برجاست. صبابةالمشتاق در مدح رسول صلوات اﷲ و سلامه علیه. الدعوةالمستجابة. سفرةالسَّفَرة. دمعةالباکی. یقظةالساهر. نفحةالروض. التعریف بالمصطلح الشریف در فنون مملکت داری. رسالة فی ممالک عباد الصّلیب. او به نام کاتب دمشقی نیز معروف است و در 749 هَ.ق. به مصر درگذشته است.

ابن فضل ا. [ اِ ن ُ ف َ لِل ْ لاه ] ( اِخ ) علاءالدین علی بن یحیی ، برادر شهاب الدین احمد. او مانند برادر دیوان کتابت مصر داشته و به عربی او را اشعاری است.

ابن فضل ا. [اِ ن ُ ف َ لِل ْ لاه ] ( اِخ ) بدرالدین محمدبن علی. مانند پدر دیوان کتابت مصر داشته و او را اشعاری است.

پیشنهاد کاربران

بپرس