[ویکی نور] «اِبْنِ فَرَضی، ابوالولید (یا ابومحمد) عبدالله بن محمد بن یوسف ابن نصر ازدی» مورخ، ادیب، محدث و قاضی مالکی مذهب اندلس در سال 351ق در قرطبه زاده شد. نیای وی یوسف بن نصر از مردم استجه بود که سپس در قرطبه مسکن گزید و پسرش محمد، پدر ابن فرضی، در همان جا به تحصیل علم پرداخت و در حساب و فرائض، چندان مهارت یافت که او را بدان علم منسوب کردند و فرضی نامیدند.
او دوران رشد و جوانی خود را در زادگاه خود سپری کرد و نزد عالمانی چون محمد بن یحیی معروف به ابن خرّاز، محمد بن ابی دُلَیم، ابوزکریا یحیی بن مالک بن عائذ، ابوایوب سلیمان بن ایوب و ابوعبدالله محمد بن احمد، معروف به ابن فخّار دانش آموخت.
وی در سال 382ق به قصد حج از اندلس خارج شد. در مکه نیز به تحصیل نزد استادان آنجا پرداخت و از ابویعقوب یوسف بن احمد بن یوسف بن دخیل صیدلانی و ابوالحسن علی بن عبدالله بن جَهضم حدیث شنید. آنگاه به مصر رفت و در آنجا نزد کسانی مانند ابومحمد ابن الضرار (الضراب) و ابوبکر احمد بن محمد بن اسماعیل مهندس شاگردی کرد و در راه بازگشت به اندلس، یک چند در قیروان ماند و از ابومحمد ابن ابی زید فقیه، ابوجعفر احمد بن دَحمون و ابوالحسن علی بن محمد بن خلف، معروف به قابسی بهره گرفت و سرانجام به اندلس بازگشت.
به نظر می رسد که وی پس از بازگشت نیز دست از تحصیل برنداشت و برخی دیگر از استادان و مشایخ او در اندلس که نام آنان باقی مانده است، احتمالاً مربوط به دورۀ دوم زندگی علمی او در اندلس بوده اند. وی در این دوره همچنین به تدریس و املای حدیث و تألیف پرداخت و کسانی چون پسرش ابوبکر مصعب، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن عبدالبر ، ابن حزم که از او با عنوان«شیخنا» یاد کرده و محمد بن احمد بن مهلب، از جمله شاگردان او به شمار می روند.
تنها شغل دولتی وی، تصدی منصب قضای بلنسیه بود که از سوی محمد المهدی بن هشام، یازدهمین خلیفۀ اموی اندلسی (حک 399- 400ق) بدان منصوب شد، ولی به نظر می رسد که پس از درگذشت محمدالمهدی به قرطبه بازگشته باشد زیرا در 403ق به هنگام شورش بربرهای اندلس در آن شهر بوده است و در خانه اش به دست شورشیان کشته شد. پیکر وی در خانه اش که به دست شورشیان ویران شده بود، سه روز بر جای بود تا فاسد شد و بی غسل و کفن او را به خاک سپردند. به روایت غالب منابع، وی به هنگام حج، دست در پردۀ خانۀ کعبه زده و طلب شهادت کرده بود.
وی یکی از عالمان مشهور اندلس در دورۀ شکوفایی علمی این سرزمین به شمار می رود. چنانکه به گفتۀ ابن بشکوال، در گستردگی روایت، رجال شناسی، آشنایی به دانش های گوناگون و مهارت در ادب، در قرطبه مانند نداشت. وی در اندلس نخستین کسی بود که کتابی دربارۀ رجال و دانشمندان سرزمین خود نگاشت و آثار او گویای احاطه اش به تاریخ سیاسی و علمی اندلس است.
او دوران رشد و جوانی خود را در زادگاه خود سپری کرد و نزد عالمانی چون محمد بن یحیی معروف به ابن خرّاز، محمد بن ابی دُلَیم، ابوزکریا یحیی بن مالک بن عائذ، ابوایوب سلیمان بن ایوب و ابوعبدالله محمد بن احمد، معروف به ابن فخّار دانش آموخت.
وی در سال 382ق به قصد حج از اندلس خارج شد. در مکه نیز به تحصیل نزد استادان آنجا پرداخت و از ابویعقوب یوسف بن احمد بن یوسف بن دخیل صیدلانی و ابوالحسن علی بن عبدالله بن جَهضم حدیث شنید. آنگاه به مصر رفت و در آنجا نزد کسانی مانند ابومحمد ابن الضرار (الضراب) و ابوبکر احمد بن محمد بن اسماعیل مهندس شاگردی کرد و در راه بازگشت به اندلس، یک چند در قیروان ماند و از ابومحمد ابن ابی زید فقیه، ابوجعفر احمد بن دَحمون و ابوالحسن علی بن محمد بن خلف، معروف به قابسی بهره گرفت و سرانجام به اندلس بازگشت.
به نظر می رسد که وی پس از بازگشت نیز دست از تحصیل برنداشت و برخی دیگر از استادان و مشایخ او در اندلس که نام آنان باقی مانده است، احتمالاً مربوط به دورۀ دوم زندگی علمی او در اندلس بوده اند. وی در این دوره همچنین به تدریس و املای حدیث و تألیف پرداخت و کسانی چون پسرش ابوبکر مصعب، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن عبدالبر ، ابن حزم که از او با عنوان«شیخنا» یاد کرده و محمد بن احمد بن مهلب، از جمله شاگردان او به شمار می روند.
تنها شغل دولتی وی، تصدی منصب قضای بلنسیه بود که از سوی محمد المهدی بن هشام، یازدهمین خلیفۀ اموی اندلسی (حک 399- 400ق) بدان منصوب شد، ولی به نظر می رسد که پس از درگذشت محمدالمهدی به قرطبه بازگشته باشد زیرا در 403ق به هنگام شورش بربرهای اندلس در آن شهر بوده است و در خانه اش به دست شورشیان کشته شد. پیکر وی در خانه اش که به دست شورشیان ویران شده بود، سه روز بر جای بود تا فاسد شد و بی غسل و کفن او را به خاک سپردند. به روایت غالب منابع، وی به هنگام حج، دست در پردۀ خانۀ کعبه زده و طلب شهادت کرده بود.
وی یکی از عالمان مشهور اندلس در دورۀ شکوفایی علمی این سرزمین به شمار می رود. چنانکه به گفتۀ ابن بشکوال، در گستردگی روایت، رجال شناسی، آشنایی به دانش های گوناگون و مهارت در ادب، در قرطبه مانند نداشت. وی در اندلس نخستین کسی بود که کتابی دربارۀ رجال و دانشمندان سرزمین خود نگاشت و آثار او گویای احاطه اش به تاریخ سیاسی و علمی اندلس است.
wikinoor: ابن_فرضی،_عبدالله_بن_محمد