[ویکی نور] ابومحمد عبدالحق بن غالب بن عبدالرحمن بن غالب محاربی متولد 481 ق-1088 م و متوفای 541 ق-1147 م، مفسر و محدث مالکی مذهب و از رجال سیاسی اندلس در دورۀ مرابطون. نیای بزرگ وی عطیه از مهاجران عرب به اندلس بود و نسبش به تیرۀ محارب از بنی مضر می رسید.موطن او غرناطه بود.وی در خاندانی از اهل علم و ادب پرورش یافت و پدرش از نخستین استادان او بود که در شکل گیری شخصیت علمی وی نقش بسزایی داشت.
پدربزرگش، عبدالرحمن و جد پدرش غالب نیز از عالمان اندلس بودند.
ابن عطیه در جوانی با حکومت مرابطون رابطۀ خوبی نداشت ولی این اختلاف مانع از آن نشد که در 503ق (1109 م)برای شرکت در جنگ با مسیحیان به مرز طلبیره رود.مرور زمان و احتمالا حضور ابن عطیه در صحنه هایی چون نبرد طلبیره موجب شد تا حاکمان مرابطی نسبت به وی خوشبین گردند و او را به خود نزدیک سازند،چنانکه ابن عطیه در جریان جنگ میان مسلمانان و مسیحیان در سر قسطه همراه امیر بود.ابن عطیه حتی از اینگونه فرصتها نیز برای کسب علم بهره می جست و در این سفرها نزد علمای آن دیار به کسب دانش مشغول می شد.در بسیاری از جنگهای مرابطون شرکت می کرد.وی علاوه بر حضور مستقیم با به خدمت گرفتن نفوذ اجتماعی و سخنوری خود در این جنگها نقش مغالی ایفا می کرد.وی در 529ق از جانب مرابطون به قضای المریّه گمارده شد و بدانجا رفت.بنا به روایتی ابن عطیه به هنگام تصدی قضای المریه مورد سوء ظن مردم قرار گرفت و به وی نسبت زندقه داده شد.اینکه نویسندۀ معاصر ابن عطیه، ابن خاقان با لقب «وزیر» از او یاد کرده،چنانکه ابن خلدون گفته می تواند به معنی کاتبی باشد که در پاره ای امور مربوط به سلطان اختیاراتی داشته است.ابن عطیه در 541ق به عنوان قاضی مرسیه منصوب و راهی آن دیار گردید، ولی از ورود او به آن شهر جلوگیری شد و به هنگام بازگشت در لورقه درگذشت.
ابن عطیه علاوه بر مقام اجتماعی که داشت، به عنوان یک عالم جامع الاطراف نیز مورد توجه بوده است.اگر چه آثار باقی مانده از وی او را به عنوان یک مفسر و محدث معرفی می کند، ولی شرح حال نویسان از تبحر او در فقه و اصول، و فنون ادب نیز سخن گفته اند.او از مشایخ بزرگ عصر خود در رشته های گوناگون بهره برد، از ابوعلی حسین بن محمد غسانی، ابومحمد عبدالعزیز بن عبدالوهاب قیروانی ابوعبدالله محمد بن علی تغلبی، ابوعبدالله محمد بن عمر بن ابی عصافیر، ابوبحر سفیان بن عاصی اسدی، ابوالقاسم ابن نحاس و...استماع حدیث و اجازه دریافت داشته است.از مشایخ دیگر شهرهای اندلس و حتی مغرب و مصر چون مالقه، مهدیه و اسکندریه نیز اجازه روایت دریافت داشت.
از شاگردان و راویان او نیز می توان کسانی چون ابن خیر اشبیلی، ابن حبیش و ابن ابی جمره را نام برد.
مهم ترین اثر باقیماندۀ ابن عطیه کتاب تفسیر او با عنوان «المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز» است.اثر دیگر ایشان،فهرس یا البرنامج اوست که در آن 30 تن از مشایخ خود را ذکر کرده است.
پدربزرگش، عبدالرحمن و جد پدرش غالب نیز از عالمان اندلس بودند.
ابن عطیه در جوانی با حکومت مرابطون رابطۀ خوبی نداشت ولی این اختلاف مانع از آن نشد که در 503ق (1109 م)برای شرکت در جنگ با مسیحیان به مرز طلبیره رود.مرور زمان و احتمالا حضور ابن عطیه در صحنه هایی چون نبرد طلبیره موجب شد تا حاکمان مرابطی نسبت به وی خوشبین گردند و او را به خود نزدیک سازند،چنانکه ابن عطیه در جریان جنگ میان مسلمانان و مسیحیان در سر قسطه همراه امیر بود.ابن عطیه حتی از اینگونه فرصتها نیز برای کسب علم بهره می جست و در این سفرها نزد علمای آن دیار به کسب دانش مشغول می شد.در بسیاری از جنگهای مرابطون شرکت می کرد.وی علاوه بر حضور مستقیم با به خدمت گرفتن نفوذ اجتماعی و سخنوری خود در این جنگها نقش مغالی ایفا می کرد.وی در 529ق از جانب مرابطون به قضای المریّه گمارده شد و بدانجا رفت.بنا به روایتی ابن عطیه به هنگام تصدی قضای المریه مورد سوء ظن مردم قرار گرفت و به وی نسبت زندقه داده شد.اینکه نویسندۀ معاصر ابن عطیه، ابن خاقان با لقب «وزیر» از او یاد کرده،چنانکه ابن خلدون گفته می تواند به معنی کاتبی باشد که در پاره ای امور مربوط به سلطان اختیاراتی داشته است.ابن عطیه در 541ق به عنوان قاضی مرسیه منصوب و راهی آن دیار گردید، ولی از ورود او به آن شهر جلوگیری شد و به هنگام بازگشت در لورقه درگذشت.
ابن عطیه علاوه بر مقام اجتماعی که داشت، به عنوان یک عالم جامع الاطراف نیز مورد توجه بوده است.اگر چه آثار باقی مانده از وی او را به عنوان یک مفسر و محدث معرفی می کند، ولی شرح حال نویسان از تبحر او در فقه و اصول، و فنون ادب نیز سخن گفته اند.او از مشایخ بزرگ عصر خود در رشته های گوناگون بهره برد، از ابوعلی حسین بن محمد غسانی، ابومحمد عبدالعزیز بن عبدالوهاب قیروانی ابوعبدالله محمد بن علی تغلبی، ابوعبدالله محمد بن عمر بن ابی عصافیر، ابوبحر سفیان بن عاصی اسدی، ابوالقاسم ابن نحاس و...استماع حدیث و اجازه دریافت داشته است.از مشایخ دیگر شهرهای اندلس و حتی مغرب و مصر چون مالقه، مهدیه و اسکندریه نیز اجازه روایت دریافت داشت.
از شاگردان و راویان او نیز می توان کسانی چون ابن خیر اشبیلی، ابن حبیش و ابن ابی جمره را نام برد.
مهم ترین اثر باقیماندۀ ابن عطیه کتاب تفسیر او با عنوان «المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز» است.اثر دیگر ایشان،فهرس یا البرنامج اوست که در آن 30 تن از مشایخ خود را ذکر کرده است.
wikinoor: ابن_عطیه،_عبدالحق_بن_غالب