ابن سناء الملک هبهالله بن جعفر

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابن سَناء المُلک، ابوالقاسم هبة الله بن جعفر بن محمد ملقب به قاضی سعید، شاعر و ادیب عصر ایوبی و پایه گذار اصول و موازین موشحات(چهارم رمضان 608ق).
جدش محمد ملقب به سناءالملک از چهره های سرشناس و توانگر مصر بود و از لقب او پیداست که احتمالاً وی از بزرگان و رجال دربار فاطمیان بوده است. عده ای به نقل از یاقوت نام جد او را رازن ذکر کرده و گفته اند: رازن یهودی بوده و در قاهره به شغل صرافی اشتغال داشته است. ابن شعار و یاقوت و نیز دیگر منابع اشاره ای به یهودی بودن او ندارند و در صورت صحت این گفته دقیقاً نمی دانیم که در چه زمانی اسلام آورده، اما چون نام فرزند او محمد است، می توان گفت که در هنگام ولادت فرزندش مسلمان بوده است. پدرش جعفر نیز اهل علم و از بزرگان دربار فاطمیان و همچنین ایوبیان بوده و از قطعاتی که از کتاب کنوز الاجداد نقل شده، برمی آید که وی مدتی از طرف قاضی فاضل عهده دار وکالت دیوان مصر بوده و مدتی نیز منصب قضا را برعهده داشته است. ابن شعار دانش او را اندک دانسته، اما مشاغل دیوانی او و مکاتبات و مباحثاتش با قاضی فاضل نادرستی این سخن را نشان می دهد.
ابن سناءالملک در خانواده ای شیعه مذهب و مرفه در قاهره به دنیا آمد. پدرش که توجه خاصی به تعلیم و تربیت او داشت، او را از کودکی به دست استادان علم و ادب سپرد. ابتدا قرآن را نزد شریف خطیب ناصر بن حسن زیدی، و نحو را نزد ابومحمد عبدالله بن بَرّی فراگرفت و سپس در اسکندریه از ابوطاهر احمد سلفی حدیث شنید. از استادان دیگر وی قاضی فاضل و ابوالمحاسن بهنسی را می توان نام برد. برخی او را حافظ قرآن نیز دانسته اند.
او در جوانی ذوق و استعداد خود را در زمینه شعر و ادب آزمود و با سرودن قصایدی در مدح صلاح الدین ایوبی و دیگر کارگزارانش مخصوصاً وزیر عبدالرحیم بیسانی معروف به قاضی فاضل نبوغ خود را ظاهر ساخت. در آن زمان اگرچه جنگهای صلیبی افکار وزرا و کارگزاران حکومتی را به خود مشغول می داشت، اما آنان را از توجه به ادبا و شعرا که اهمیت قصاید حماسی ایشان کمتر از اهمیت ضربات شمشیر جنگجویان نبود، باز نداشت. از این رو مدایح ابن سناءالملک به زودی در دل آنان جای گرفت و وی از مقربان آنان شد.
ابتدای آشنایی ابن سناءالملک با قاضی فاضل وزیر ایوبی به درستی روشن نیست، اما از قراین چنین برمی آید که آغاز آن قبل از رفتن قاضی فاضل به شام (در 570ق) است و علت این آشنایی احتمالاً روابط دوستانه بین قاضی با پدر او بوده است. قاضی فاضل که از علما و اندیشمندان عصر خود بود و در دستگاه خلافت ایوبیان و مخصوصاً نزد صلاح الدین ایوبی منزلتی والا داشت، در پیشرفت و به شهرت رسیدن ابن سناءالملک سخت مؤثر بود، و ابن سناءالملک خود در بسیاری از اشعارش بدین امر اشاره کرده، شهرت و آوازۀ خود را مدیون او می داند. پس از آنکه قاضی فاضل در رکاب صلاح الدین ایوبی به دمشق رفت، نیز ارتباط آن دو قطع نشد تا اینکه در 571ق قاضی فاضل او را به شام دعوت کرد و در دیوان انشا به کار گماشت.
ابن سناءالملک در قاهره با چند تن از ادبا و اندیشمندان عصر خود مجالس و محافلی ادبی تشکیل داده بود و در این محافل که گاه با عیش و نوش نیز همراه بود از بزرگان علم و ادب برای مباحثه و مناظره در زمینه های مختلف ادبی دعوت می کرد، و در این کار چندان جدی بود که اگر شاعر یا ادیبی دعوتش را نمی پذیرفت، او را تهدید به هجو می کرد. علی بن ظافر صاحب بدائع البدائه و ابوعلی دیباجی از جمله کسانی بوده اند که در این محافل شرکت داشته اند. ابن عُنَین نیز که در این ایام گذارش به مصر افتاده بود، مدتی در جمع آنان حاضر می شد.

پیشنهاد کاربران