ابن سبیل

لغت نامه دهخدا

ابن سبیل. [ اِ ن ُ س َ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) راه گذری. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). رهگذری. ( خلاص نطنزی ). ابن السبیل. راهگذار. رهگذر. راه رو. مسافر :
شنیدم که یک هفته ابن السبیل
نیامدبمهمانسرای خلیل.
سعدی.
|| در اصطلاح فقهاء مسافری از وطن ْ دور که در جای باش خویش توانگر است و اینجا بی زاد و راحله و درویش مانده و سامان بازگشت حتی بطریق فروش و قرض ندارد. و چنین کس از مستحقین زکوة بود. ابن السبیل. ج ، ابناء سبیل.

فرهنگ فارسی

راهگذار

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن سبیل در کلام فقها به شخصی که در راه مانده باشد گویند.
ابن سبیل در لغت به کسى گفته مى شود که فراوان سفر مى کند؛ چون با راه ملازم و همراه است.
ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الآثار ر، ج ۲، ص ۳۳۸،«سبل».
در اصطلاح قرآنى و فقهى به مسافرى گفته مى شود که در راه مانده و مالى ندارد تا به وطن خود برگردد؛ اگرچه در وطن خود بى نیاز باشد.
علی بن ابراهیم، تفسیر قمی ج۱، ص۳۲۴.
از برخى متون برمی آید که دست گیرى از ابن سبیل، پیش از اسلام نیز رایج بوده است
ثمارالقلوب، ص ۲۶۷.
...

[ویکی شیعه] اِبن سَبیل مسافری است که در راه مانده و توانایی مالیِ رسیدن به مقصد را ندارد. از ابن السبیل در چند جای قرآن یاد شده است. بر اساس منابع فقهی، ابن سبیل مستحق دریافت زکات، خمس و فیء است. در برخی از روایات به میهمان نیازمند و فردی که توانایی مسافرت را ندارد نیز ابن السبیل گفته شده است.
ابن سبیل در اصطلاح قرآنی و فقهی به مسافری گفته می شود که برای رسیدن به مقصد توانایی مالی ندارد. واژه ابن السبیل در قرآن چندبار آمده است. این واژه در سوره های بقره، نساء، اسراء و روم به عنوان یکی از مستحقان انفاق عام، در سوره توبه یکی از مستحقان زکات و در سوره انفال و حشر مستحق خمس و فیء شمرده شده است.
در برخی روایات به میهمان محتاج و فردی که قصد سفر دارد اما توانایی مالی مسافرت را ندارد (در اصطلاح: منشیء السفر) نیز ابن سبیل گفته شده است.

[ویکی اهل البیت] ابن السبیل ( در راه مانده )
ابن سبیل در لغت به کسی گفته می شود که فراوان سفر می کند. و چون با راه ملازم و همراه است، ابن السبیل گفته می شود .  برخی گفته اند: چون مسافر را کسی نمی شناسد به همین جهت به راه نسبتش می دهند. در اصطلاح قرآنی و فقهی به مسافری گفته می شود که در راه مانده و مالی ندارد تا به وطن خود برگردد. اگرچه در وطن خود بی نیاز باشد.
برخی کسی را که عزم سفر کرده ولی قدرت بر آن ندارد نیز داخل در گستره ابن سبیل دانسته اند و بعضی، مسافر نیازمند را گرچه مهمان باشد نیز از مصادیق آن برشمرده اند. فقیهان شرایطی از جمله اسلام، ایمان، عدالت، مباح بودن سفر و عدم امکان قرض گرفتن پول را در اطلاق عنوان به ابن سبیل مورد بررسی قرار داده اند.
برخی ابن سبیل را ابن سبیل الله و مورد آن را هر کسی که در راه خدا کوشش کند، معرفی کرده اند. اگر چه در وطن بوده و فقیر هم نباشد.
واژه ابن سبیل هشت بار در آیات 26 سوره اسراء/17؛38 سوره روم/30؛ 177 و 215 سوره بقره/2؛ 36 سوره نساء/4؛ 41 سوره انفال/8 ؛ 60 سوره توبه/9 و 7 سوره حشر/59 آمده است.
از برخی متون برمی آید که دستگیری از ابن سبیل، پیش از اسلام نیز رایج بوده است . و اسلام، افزون بر امضای آن کمک به ابن سبیل را در نظام اقتصادی خویش قرار داده است. قرآن کریم و نیکی به ابن سبیل را در کنار عبادت خداوند، پرهیز از شرک و نیکی به پدر و مادر و خویشاوندان قرار داده است: «وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَی... وَابْنِ السَّبِیلِ...».(سوره نساء/4، 36)
همچنین پرداخت مال به ابن سبیل را در کنار ایمان به خدا و روز قیامت و کمک به ذوی القربی از مصادیق نیکی برشمرده است. (سوره بقره/2، 177) آیه 215 سوره بقره/2 بر انفاق به پدر و مادر و خویشان و در راه ماندگان تأکید کرده است: «یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ... وَابْنِ السَّبِیلِ...».
در آیه 26 سوره اسراء/17 و آیه 38 سوره روم/30 به پرداخت حق ابن السبیل سفارش شده است.

[ویکی فقه] ابن سبیل (قرآن). ابن سبیل در لغت به معنای رهگذر، ره رو و مسافر است و در اصطلاح به مسافری گفته می شود که در راه مانده و زاد و توشه مسافرت ندارد.
احسان به ابن سبیل لازم است.... و بالولدین احسنا... و ابن السبیل... احسان به ابن سبیل برای اطاعت از خداوند و به دور از تکبر و فخرفروشی لازم است.واعبدوا الله و لاتشرکوا به شیـا... و بالولدین احسنا... و ابن السبیل... ان الله لایحب من کان مختالا فخورا. (جمله «و اعبدوالله...» بیان توحید عملی است برای همین، پس از آن جمله تعلیلیه «ان الله لایحب...» آمده تا بفهماند بخیل و ریاکار که در آیه ۳۷ و ۳۸ ذکر شده شرک عملی دارند. نتیجه این که احسان به ابن سبیل اگر در جهت رضای خداوند باشد توحید عملی است و گرنه شرک عملی خواهد بود.) احسان به ابن سبیل، زمینه جلب محبت الهی را ایجاد می کند.... و بالولدین احسنا... و ابن السبیل... ان الله لایحب من کان مختالا فخورا. (مفهوم «ان الله لایحب من کان مختالا فخورا» این است که خداوند، غیرمتکبر و غیرفخرفروش را دوست دارد که به قرینه مقابله، مقصود، احسان کننده است.)
موانع احسان به ابن سبیل
اطعام در راه ماندگان، اقدامی شایسته و خداپسندانه است.فانطلقا حتی اذا اتیا اهل قریه استطعما اهلها فابوا ان یضیفوهما... ( آیه فوق مربوط به موسی و خضر (علیهما السلام) است که در مسافرت خود نیاز به غذا پیدا کردند.)
انفاق به ابن سبیل
...

دانشنامه آزاد فارسی

اِبنِ سبیل
اصطلاحی در فقه. مسافر در راه مانده که برای بازگشت به وطنش نیازمند کمک مالی است هرچند در وطن خود توانگر باشد. ابن سبیل یکی از مستحقان زکات و خمس است. این اصطلاح هشت بار در قرآن به کار رفته است. برخی فقها ـ به جز حنفیان ـ معتقدند ابن سبیل به شرطی مستحق زکات است که سفرش به قصد معصیت نباشد. برخی ناتوانی از قرض کردن را شرط دانسته اند. به نظر فقهای امامیه اگر ابن سبیل «سید» بود مستحق خمس می شود نه زکات. برخی معتقدند کسی که در وطن خود است و لازم است سفری کند و مخارج آن سفر را ندارد، ابن سبیل است. به ابن سبیل آن قدر پرداخت می شود که بتواند به وطن خود بازگردد. برخی از مفسّران ابن السبیل را مهمان دانسته اند.

پیشنهاد کاربران

( ابن سبیل ) به معنای از راه مانده ترکیب از دو کلمه ابن به معنای پسر و سبیل به معنای راه . پس ابن سبیل به معنای پسر راه و دلیل نام گذاریش این است که انگار کسی نیست تا او را معرفی کند زیرا غریب است و در واقع راه پدر و مادرش و اصل و نسبش است.

بپرس