ابن زَیْلَه، ابومنصور حسین بن محمد (اصفهان ۴۴۰ق)
ریاضی دان، فیلسوف، و موسیقی شناس نوآور. نظریاتش در آثار صاحب نظران بعد از او، همچون صفی الدین اُرموی، دنبال شده است. او دربارۀ رواسین (رواشین) فارسّیه و خراسانیه که فارابی هم در «الموسیقی الکبیر» از آن سخن گفته و نیز از دستانات خراسانیه و اصفهانیه مطالبی آورده است. ابن زیله از هنر نواختن دف ها، طبل ها، سنج ها، تصفیق (دست زدن)، رقص، زفن (حرکت شانه ها) و تشبیهی از رقص و ... سخن گفته است. او به ایقاع و ضرب توجهی دقیق داشته و واژه های عربی اعداد مانند واحد، ثانی، ثالث، رابع و ... را نیز به شکل فارسی یگاه، دوگاه، سه گاه، ... خوانده است. او همچنین در تشریح ایقاعات، روشی خاص خود داشت و از روش کندی، اخوان الصفا، فارابی، و ابن سینا انتقاد کرده است؛ مثلاً خفیف ثقیل دوم، ایقاع ثلاثی، را به فارسی سه گان با کسری از ۸/۳؛ و هزج، ایقاع رباعی را به فارسی چهارگان با کسری از ۸/۴؛ یا خفیف رمل، ایقاع خماسی را به فارسی پنجگان با کسری از ۸/۵؛ ثقیل رمل، ایقاع سُداسی، را ششگان با کسری از۸/۶ نامیده است. او همچنین آلات موسیقی را به سه دسته زهی، بادی و کوبی (کومه ای ) تقسیم کرده است؛ از دیگر تقسیم بندی های اوست: ۱ـ سازهای زهی شامل سه گروه سازهای پرده دار مانند تنبور و عود؛ سازهای بدون پرده مانند چنگ و شاهرود و عنقا؛ و سازهای زهی که با کمان نواخته می شوند. ۲ـ سازهای بادی شامل سه گروه، نوعی که از دهانه در آن می دمند، نوعی که با واسطه، مانند نی انبان، در آن می دمند، و نیز نوعی که لوله هایی چند در آن صوت ایجاد می کنند، مانند ارغنون یا چند نای. ۳ـ سازهای کوبشی، نوع چکشی که با کوبه به صدا در می آید و از این گروه فقط به سنجِ چینی اشاره کرده است. از آثار اوست: خلاصه ای از شفای ابوعلی سینا؛ کتاب تعالیق منسوب به ابن سینا از تحریرات ابن زیله؛ شرح رسالۀ حی بن یقظان؛ کتاب فی النفس دربارۀ سمع و شنوایی که از آن اثری به جا نمانده است؛ و الکافی فی الموسیقی که مهم ترین اثر او در موسیقی است. او در این اثر به تعریف موسیقی، محدودۀ صدا، و از تأثیر صدا در نفس و روح انسان پرداخته و فواصل ملایم و ناملایم را توضیح داده است.
ریاضی دان، فیلسوف، و موسیقی شناس نوآور. نظریاتش در آثار صاحب نظران بعد از او، همچون صفی الدین اُرموی، دنبال شده است. او دربارۀ رواسین (رواشین) فارسّیه و خراسانیه که فارابی هم در «الموسیقی الکبیر» از آن سخن گفته و نیز از دستانات خراسانیه و اصفهانیه مطالبی آورده است. ابن زیله از هنر نواختن دف ها، طبل ها، سنج ها، تصفیق (دست زدن)، رقص، زفن (حرکت شانه ها) و تشبیهی از رقص و ... سخن گفته است. او به ایقاع و ضرب توجهی دقیق داشته و واژه های عربی اعداد مانند واحد، ثانی، ثالث، رابع و ... را نیز به شکل فارسی یگاه، دوگاه، سه گاه، ... خوانده است. او همچنین در تشریح ایقاعات، روشی خاص خود داشت و از روش کندی، اخوان الصفا، فارابی، و ابن سینا انتقاد کرده است؛ مثلاً خفیف ثقیل دوم، ایقاع ثلاثی، را به فارسی سه گان با کسری از ۸/۳؛ و هزج، ایقاع رباعی را به فارسی چهارگان با کسری از ۸/۴؛ یا خفیف رمل، ایقاع خماسی را به فارسی پنجگان با کسری از ۸/۵؛ ثقیل رمل، ایقاع سُداسی، را ششگان با کسری از۸/۶ نامیده است. او همچنین آلات موسیقی را به سه دسته زهی، بادی و کوبی (کومه ای ) تقسیم کرده است؛ از دیگر تقسیم بندی های اوست: ۱ـ سازهای زهی شامل سه گروه سازهای پرده دار مانند تنبور و عود؛ سازهای بدون پرده مانند چنگ و شاهرود و عنقا؛ و سازهای زهی که با کمان نواخته می شوند. ۲ـ سازهای بادی شامل سه گروه، نوعی که از دهانه در آن می دمند، نوعی که با واسطه، مانند نی انبان، در آن می دمند، و نیز نوعی که لوله هایی چند در آن صوت ایجاد می کنند، مانند ارغنون یا چند نای. ۳ـ سازهای کوبشی، نوع چکشی که با کوبه به صدا در می آید و از این گروه فقط به سنجِ چینی اشاره کرده است. از آثار اوست: خلاصه ای از شفای ابوعلی سینا؛ کتاب تعالیق منسوب به ابن سینا از تحریرات ابن زیله؛ شرح رسالۀ حی بن یقظان؛ کتاب فی النفس دربارۀ سمع و شنوایی که از آن اثری به جا نمانده است؛ و الکافی فی الموسیقی که مهم ترین اثر او در موسیقی است. او در این اثر به تعریف موسیقی، محدودۀ صدا، و از تأثیر صدا در نفس و روح انسان پرداخته و فواصل ملایم و ناملایم را توضیح داده است.