ابن دیبع عبدالرحمن بن علی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «ابن دَیْبَع، ابومحمد عبدالرحمان بن علی شیبانی عبدری زبیدی یمنی» ملقب به وجیه الدین (محرم866-944)، مورخ، محدث و فقیه شافعی است. غزی، کنیه او را ابوالفرج آورده است. سبب ملقب شدن جدّ اعلای او علی بن یوسف به دیبع را که در زبان نوبیایی به معنی سپید است، محبی باز گفته است. نام جد وی را غزی دِیْبَع ثبت کرده است.
وی در زبید از بلاد یمن زاده شد. پدر ابن دیبع در آخر همان سالی که او به دنیا آمد از زبید بیرون رفت و او هرگز پدر را ندید و پدرش در 876ق در بندر دیو هند درگذشت. وی نزد جد مادریش اسماعیل بن محمد مبارز شافعی پرورش یافت. قرآن را تا سوره یس نزد نور الدین علی بن ابی بکر خطاب فراگرفت و سپس نزد دایی خویش محمد الطیب قرآن را از اول تا آخر حفظ نمود. وی پس از حفظ قرآن، قرائات هفتگانه، ادبیات عرب، ریاضیات و فقه را نزد دایی خود فراگرفت. در 883ق به قرائت کتاب الزید فی الفقه شرف الدین بارزی نزد مفتی ابوحفص عمر بن محمد اشعری پرداخت و در آخر همین سال به حج مشرف شد. تا سال 885ق که مجدداً عازم حج شد، نزد دایی خود بود. سپس مصاحب ابوالعباس احمد بن احمد بن عبداللطیف شرجی شد و کتب سته حدیث و دیگر کتب مهم این رشته را فراگرفت و همو بود که شیوه تألیف و تصنیف را به او آموخت. در همین دوران وی کتاب خویش موسوم به «غایة المطلوب و اعظم المنیة فیما یغفر الله تعالی به الذنوب و یوجب به الجنة» را نوشت.
ابن دیبع به اشاره استاد برای کسب علم رهسپار بیت الفقیه، در شمال زبید شد و در آنجا از جمال الدین ابواحمد طاهر بن جعمان فقه آموخت و از خواهر زاده او برهان الدین ابواسحاق حدیث فرا گرفت. در 896ق برای بار سوم عازم حج شد. وی پس از حج و زیات تربت رسول اکرم(ص) به مکه بازگشت و در محرم897ق به ملاقات عبدالرحمان سخاوی نایل شد و نزد او کتاب «بلوغ المرام من ادلة الاحکام» ابن حجر عسقلانی و بسیاری از بخشهای صحیح بخاری و صحیح مسلم و دیگر کتب حدیث را فراگرفت. سخاوی وی را بر سایر طلاب مقدم می داشت.
عامر بن عبدالوهاب، سلطان وقت از دودمان طاهری وی را طلبید و ضمن تقدیر، افزودن مطالب و استدراک مواردی را که از او فوت شده بود، درخواست کرد. او با تلخیص بغیه، کتاب «العقد الباهر فی تاریخ دولة بنی طاهر» را در خصوص تاریخ دولت طاهری از اجداد عامر تا خود او نوشت که سلطان در قبال آن جایزه ای شایسته به وی داد. ابن دیبع سپس نزد سلطان رفت و مدتی نزد او ماند. هنگامی که اذن بازگشت گرفت خلعتی نفیس دریافت کرد و خانه ای در شهر زبید و نخلستانی در وادی زبید بدو اعطا شد و علاوه بر اینها اجازه اقراء حدیث و تدریس در جامع زبید به وی داده شد. او در 906ق «احسن السلوک فی نظم من ولی مدینة زبید من الملوک» و بدنبال آن زندگی نامه خود را در انتهای «بغیة المستفید» نوشت و در همین سال کتاب المقاصد الحسنة سخاوی را که در ملاقاتش با او از آن با خبر شده بود تلخیص کرد و آن را «تمییز الطیب من الخبیث فیما یدور علی السنة الناس من الحدیث» نامید.
در 914ق بین او و جارالله ابن فهد مکی ملاقاتی روی داد و ابن فهد از او اخذ علم کرد. در 916ق تلخیص جامع الاصول ابن اثیر جزری و در 917ق مقابله آن را انجام داد که حاصل آن «تیسیر الوصول الی جامع الاصول» است. وی کتب دیگری نیز در خلال این سالها و پس از آن نوشته که از آن جمله است «الفضل المزید» که ذیلی بر بغیة المستفید است و حوادث محرم 901 تا جمادی الاخر 923 را در بردارد و «قرة العیون فی اخبار الیمن المیمون» که تلخیصی از العسجد المسبوک خزرجی است و شامل اضافاتی در خصوص باقی مانده تاریخ دولت ملوک بنی رسول از اول دولت عامر بن اشرف تا آخر کار آنها و تاریخ دولت طاهری است.
ابن دیبع از 923ق تا سال مرگ خود در زبید ساکن بود و به تدریس اشتغال داشت و ریاست علمی در علم حدیث به وی منتهی می گردید و طلاب از نواحی مختلف به حوزه درس او روی می آوردند. پدر عیدروسی در 942ق به حضور وی رسیده و از او دانش آموخت. پس از درگذشت ابن دیبع در مسجد اشاعره بر وی نماز گزارده، در باب سهام نزد آرامگاه شیخ اسماعیل جبرتی دفن کردند.

پیشنهاد کاربران

بپرس