ابن خیران

لغت نامه دهخدا

ابن خیران. [ اِ ن ُ خ َ ] ( اِخ ) ابوعلی حسین بن صالح. وفات 310 یا 320 هَ.ق. از فقهای شافعیه. بزمان مقتدر قضای بغداد بدو دادند و وزیر ابوالحسن علی بن عیسی برای قبول این منصب موکلین بدو گماشت و با اینهمه او از پذیرفتن این رتبت سر باززد. و چون علت امتناع از او پرسیدند گفت خواستم تا مردمان گویند بزمان ما بر کسی موکلین برای تقلد قضا گماشتند و او تن بقضا نداد.

ابن خیران. [ اِ ن ُ خ َ ] ( اِخ ) ولی الدوله ابومحمد احمدبن علی. وفات 431 هَ.ق. ادیب و شاعر. از طرف ظاهربن حاکم سلطان مصر متولی نوشتن سجلات بوده و دیوان شعری در چند ورقه داشته است.

فرهنگ فارسی

ادیب و شاعر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ خَیْران ، ابوعلی ، حسین بن صالح (د ۳۲۰ق /۹۳۲م )، فقیه شافعی است.
با اینکه وی یکی از بزرگ ترین امامان مذهب شافعی و بعد از ابن سُریج ، شیخ شافعیان بغداد بوده ، از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست . برخی درگذشت او را ۳۱۰ق نوشته اند.
مقام علمی
آنچه سبکی از ابواسحاق مروزی نقل کرده ، بیانگر آن است که او از نظر علمی همتای دو فقیه معاصرش ابن سریج و اصطخری نبوده است . سبکی ابن خیران و نیز دو فقیه مذکور را در کلام کم اطلاع دانسته است .
فعالیت ها
المقتدر بالله در ۳۱۰ق /۹۲۲م از وی خواست تا منصب قضا ی بغداد را بپذیرد، اما به رغم فشارها و سختگیریهای او، آن را نپذیرفت و وزیر المقتدر ظاهراً حامد بن عباس و به گفته برخی علی بن عیسی یا ابن فرات مأمورانی گماشت تا او را در خانه اش زندانی کردند. در این مدت که بیش از ۱۰ روز به طول انجامید، وی چندان تحت فشار بود که حتی آب آشامیدنی خود را از همسایگان می گرفت . چون خبر این واقعه به گوش وزیر رسید دستور داد او را آزاد کنند و گفت : خواستیم تا بدانیم که آیا در مملکت مردی هست که قضای قاضیان شرق و غرب به او پیشنهاد شود و او آن را نپذیرد. در مدتی که ابن خیران در خانه اش زندانی بود، مردم فرزندان خود را بدانجا می بردند تا این واقعه را از نزدیک دیده ، برای آیندگان بازگو کنند. او همواره ابن سریج را به سبب پذیرفتن منصب قضاوت سرزنش می کرد، زیرا پیش از قبول این مقام از طرف شافعی مذهبان بغداد سابقه نداشته است .
ویژگی فتاوا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس