ابن حنبل احمد بن محمد

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل بن هلال شیبانی مروزی، پیشوای مذهب حنبلی و از بزرگان محدثین و فقهای اسلام در ربیع الاول 164 در بغداد متولد شد. خاندان احمد، خراسانی بودند و جدش والی سرخس بود و در قیام عباسیان، جزء مبلغان شیعه بنی عباس گردید. پدرش فرمانده لشکر بود و در 30 سالگی درگذشت. مادرش در حالی که احمد را باردار بود، از مرو به بغداد رفت و احمد در بغداد به دنیا آمد. احمد در 14 سالگی به مکتب خانه می رفت و در همان سن نوجوانی در محضر بزرگان حاضر می شد.
او به کوفه و بصره نیز سفرهایی داشت و از علمای حدیث آن شهرها نیز استفاده کرد. احمد پنج بار حج انجام داد که سه سفر آن با پای پیاده بود. در این سفرها نیز از افراد معتبر حدیث می شنید. احمد خیلی زود به مرحله ای رسید که خود می توانست فقه و حدیث را تدریس کند، با این حال گفته اند که او تا پیش از 40 سالگی فتوا نمی داد. او شاگردان و راویان بسیاری داشت و راویان حدیث بعد از او، که درس او را درک کردند، در انتقال احادیث از تلاش های او در زمینه انتقال حدیث استفاده کرده اند.
یکی از حوادث مهم در زندگی او، واقعه محنه است که حتی باعث شده است که ستایشگران او به اغراق روی بیاورند. در واقعه محنه، مأمون در سال 218ق نامه ای به شرطه بغداد نوشت که از قاضیان و محدثان بغداد در مساله «خلق قرآن» سوال کند و آنان را تهدید کند که اگر به خلق قرآن شهادت ندهند، کشته می شوند. به همین علت، همه آنان این مسأله را پذیرفتند. در جلسه ای که احمد بن حنبل حضور داشت او این شهادت را نداد و فقط گفت که قرآن کلام الله است و عده ای دیگر نیز او را تأیید کردند. شرطه بغداد ماجرا را برای مأمون گزارش داد و مأمون در نامه ای آن ها را به جهل و نادانی متصف کرد و گفت اگر از سخن خود بازنگشتند، آن ها را به نزد او بفرستید. در نهایت همه جز احمد بن حنبل و محمد بن نوح به خلق قرآن شهادت دادند و این دو زندانی شده و سپس به اقامتگاه خلیفه در طرسوس فرستاده شدند. محمد بن نوح در بازگشت به بغداد و در حالی که در بند بود، درگذشت و فقط احمد به بغداد بازگشت و تا زمان معتصم در حبس ماند. در آن دوره به محضر خلیفه فراخوانده شد و با آن که تهدید به تازیانه شده بود، با شجاعت و مقاومت تحسین آمیزی با عقیده خلق قرآن مبارزه کرد. همین عمل او در میان عامه مردم از او یک قهرمان ساخت. او در نهایت محکوم به ضربات تازیانه شد. او در مجموع 28 ماه در بند بود. معتصم پس از مشاهده سرسختی او، از زندان آزادش کرد ولی تدریس و حدیث گفتن علنی را برای او ممنوع ساخت.
وی در علم حدیث و علوم وابسته به آن، جایگاه بلندی داشت. مطالعه «مسند» و دیگر آثار او می تواند جایگاهش را نشان دهد. وی در رجال حدیث و شناخت راویان و همچنین علل حدیث، آگاه بود و نظریات او در علم رجال مورد توجه علمای پس از وی قرار گرفت. او در علم قرائت نیز تبحر فراوانی داشت. فقه حنبلی، مذهبی فقهی است که منسوب به اوست. این مذهب، چهارمین مذهب از مذاهب رسمی اهل سنت است. البته وی آنقدر به روایت حدیث توجه داشت که شخصیتش به عنوان یک محدث، فقاهت او را تحت الشعاع قرار داده بود، ولی با تلاش نسل های بعد از او، برای تدوین فقه حنبلی، امروز احمد به عنوان فقیه و پیشوای مذهب شناخته می شود.
شاگردان و راویان او بسیارند، ولی از بین آن ها چند نفر به عنوان ناقل آثار و افکار احمد به نسل های آینده اهمیت بیشتری دارند. بعضی از راویان او از این قرارند: ابوالعباس احمد بن جعفر اصطفری، احمد بن ابی خیثمه زهیر بن حرب، ابوبکر احمد بن محمد بن مجاح مروزی، ابوداود سجستانی، ابوحاتم رازی.
او در سن 77 سالگی بعد از یک بیماری نه روزه در بغداد در 241ق درگذشت.

پیشنهاد کاربران

بپرس