[ویکی نور] شمس الدین ابوالمظفر یوسف بن قز اوغلی بن عبدالله بغدادی مشهور به سبط ابن الجوزی است. چون مادرش رابعه دختر ابوالفرج ابن الجوزی بود.
وی به سال 581 در بغداد متولد شد.
وی پس از تعلیم علوم و فنون نزد جدش ابوالفرج، در زمینه وعظ و خطابه نیز در مسیر او گام نهاد و واعظی توانا و مشهور گشت. در بیست سالگی برای فراگیری علوم و وعظ مردم به شام رفت و ساکن دمشق گردید. مدتی را هم به مصر رفت و در آنجا ماند.
سبط ابتدا بر مذهب حنبلی بود و سپس به مذهب ابوحنیفه گرائید. ذهبی تغییر مذهب او را از سر دنیاخواهی می داند و برخی این کار سبط را رفتاری صوری و ظاهری دانسته و می گویند که تغییر مذهبی وی برای نزدیک شدن به درگاه پادشاه ایوبی شام بود که حنفی متعصبی بود. شاید هم شخصیت وی به گونه ای بوده که اختلافات مذهبی را اصیل نمی دانسته و در مسائل عبادی پیروی از امام خاصی را لازم نمی دانشته و اختلافات فقهی را اهمیت نمی داده است.
برخی هم او شیعه و رافضی دانسته اند. ذهبی می گوید از سبط نوشته ای دیده که دلالت بر تشیعش می کرده است، چنان که ابن رافع سلامی (م.774) گوید کتاب «ریاض الافهام» را از سبط بن جوزی در فضائل اهل بیت دیده که تشیع در آن ظاهر بوده است.
علت انتساب وی به تشیع، نقل فضائل ائمه و ذکر اختلافات میان صحابه از سوی اوست. بخصوص که در این دوره، فضائل ائمه توسط فاطمیان و حمدانیان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنین گرایش وی به تشیع می توانست تحت تأثیر هم نشینی با ابوالمظفر والی ایوبی دمشق بوده باشد که اهل بیت را بسیار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پیامبر به گونه ای بود که در یک روز عاشورا مردم حلب از وی خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسین علیه السلام سخن بگوید ولی او بر منبر نتوانست صحبت کند و به شدت گریست و فقط شعری در مرثیه امام خواند و پائین آمد (البدایه و النهایه، ج 13، ص 194). در عین حال او سنی مذهب است و به ایمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفای نخست ارادت می ورزد و با تمجید از ایشان یاد می کند.
وی به سال 581 در بغداد متولد شد.
وی پس از تعلیم علوم و فنون نزد جدش ابوالفرج، در زمینه وعظ و خطابه نیز در مسیر او گام نهاد و واعظی توانا و مشهور گشت. در بیست سالگی برای فراگیری علوم و وعظ مردم به شام رفت و ساکن دمشق گردید. مدتی را هم به مصر رفت و در آنجا ماند.
سبط ابتدا بر مذهب حنبلی بود و سپس به مذهب ابوحنیفه گرائید. ذهبی تغییر مذهب او را از سر دنیاخواهی می داند و برخی این کار سبط را رفتاری صوری و ظاهری دانسته و می گویند که تغییر مذهبی وی برای نزدیک شدن به درگاه پادشاه ایوبی شام بود که حنفی متعصبی بود. شاید هم شخصیت وی به گونه ای بوده که اختلافات مذهبی را اصیل نمی دانسته و در مسائل عبادی پیروی از امام خاصی را لازم نمی دانشته و اختلافات فقهی را اهمیت نمی داده است.
برخی هم او شیعه و رافضی دانسته اند. ذهبی می گوید از سبط نوشته ای دیده که دلالت بر تشیعش می کرده است، چنان که ابن رافع سلامی (م.774) گوید کتاب «ریاض الافهام» را از سبط بن جوزی در فضائل اهل بیت دیده که تشیع در آن ظاهر بوده است.
علت انتساب وی به تشیع، نقل فضائل ائمه و ذکر اختلافات میان صحابه از سوی اوست. بخصوص که در این دوره، فضائل ائمه توسط فاطمیان و حمدانیان در غرب جهان اسلام گسترش داشت همچنین گرایش وی به تشیع می توانست تحت تأثیر هم نشینی با ابوالمظفر والی ایوبی دمشق بوده باشد که اهل بیت را بسیار دوست داشت. ارادت سبط به خاندان پیامبر به گونه ای بود که در یک روز عاشورا مردم حلب از وی خواستند به منبر رود و درباره شهادت امام حسین علیه السلام سخن بگوید ولی او بر منبر نتوانست صحبت کند و به شدت گریست و فقط شعری در مرثیه امام خواند و پائین آمد (البدایه و النهایه، ج 13، ص 194). در عین حال او سنی مذهب است و به ایمان ابوطالب اعتقاد ندارد و به خلفای نخست ارادت می ورزد و با تمجید از ایشان یاد می کند.
wikinoor: ابن_جوزی،_یوسف_بن_قزاوغلی