ابن جهیر
لغت نامه دهخدا
ابن جهیر. [ اِ ن ُ ج َ ] ( اِخ ) عمیدالدوله محمدبن فخرالدوله ( 435-493 هَ.ق. ). مانند پدر به دربار شاهان سلجوقی پیوسته و دختر نظام الملک وزیر ملکشاه را بزنی کرده و با نفوذ پدرزن خویش بوزارت مقتدی خلیفه رسیده است. و در 476 از وزارت منفصل و در 484 بار دیگر حائز این مقام گردیده و سرانجام بسعایت برکیارق سلطان سلجوقی در 493 بتهمت تفریط اموال موصل خلیفه او را دستگیر و بند کرده و بهمان سال در زندان درگذشته است.
ابن جهیر. [ اِ ن ُ ج َ ] ( اِخ ) زعیم الرؤساء قوام الدین ابوالقاسم علی بن فخرالدوله ، برادر عمیدالدوله. مانند پدر و برادر در خدمت سلاجقه ایران بود و از دست ملکشاه شهر آمِد را فتح کرد و با غنائم میافارقین باصفهان بحضور ملکشاه شد و از سال 496 تا 500 هَ.ق. وزارت خلیفه داشت.
ابن جهیر. [ اِ ن ُ ج َ ] ( اِخ ) نظام الدین ابونصر مظفربن علی بن محمدبن جهیر. به آغاز خوانسالار خلیفه بود و سپس در سال 535 هَ.ق. بوزارت خلیفه مقتفی منصوب گشت.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید