ابن جزار
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
ابن جزار ( عربی: أحمد بن الجزار؛ زاده: ۸۹۸ مصادف با ۲۱ جمادی الاول ۳۲۰ - درگذشته: ۹۷۹ یا ۱۰۱۰ ) با نام اصلی ابو جعفر احمد بن ابراهیم ابی خالد القیروانی معروف به ابن الجزار القیروانی اولین طبیب و پزشک مسلمانی است که در زمینه های مختلف تخصصی در طب کتاب های مختلفی را نگارش کرده است مانند طب اطفال و طب بزرگسالان، علم پزشکی را نزد پدر و عمویش آموخت و با تجربه و دانش اندوزی چندساله اش به پزشکی ممتاز تبدیل شد. او حدود ۷۰ سال از عمرش را به گوشه نشینی گذراند و برخلاف دیگر پزشکان آن زمان، هیچ دوستی و نزدیکی با درباریان نداشت. بر پایهٔ منابع تاریخی او درمانگاهی را برای درمان بیماران برپا کرده بود و به طور رایگان آنان را معالجه می نمود. از آثار او می توان کتاب «زادُ المُسافر، اَلاِعتماد و اَلتّعریف بِصَحیح التّاریخ» را ذکر نمود. وی در القیروان در تونس حدوداً در سال ۲۸۵ هجری قمری برابر با ۸۹۸ میلادی در خانواده ای که عمده اعضای این خانواده در پزشکی و علم طب مشهور بودند متولد شد، وی به گفته بعضی مورخین در سال ۳۶۹ هجری قمری برابر با ۹۷۹ میلادی و به گفته عده دیگری در سال ۴۰۰ هجری قمری برابر با ۱۰۱۰ میلادی درگذشت.
... [مشاهده متن کامل]
ابن الجزار در نزد اسحاق بن سلیمان الاسرائیلی علم طب را فراگرفت، بعد از آن وی در اندلس و شمال دریای مدیترانه شهرت و معروفیت گسترده ای پیدا کرد بطوری که دانشجویان گروه گروه از اندلس برای فراگیری علم پزشکی نزد وی به قیروان می آمدند. در رابطه با وی و کارهایش خیلی ها منجمله صاعد الاندلسی و ابن ابی اصیبعه به نگارش پرداختند و شهرت کارهایش به دانشگاه های سالرنو و مون پلیه رسید. ابن الجزار قوانین طبیعی عمومی و اسم گیاهان را به سه زبان عربی، یونانی و بربری تنظیم و مرتب نمود، وی مستمر بر یک قاعده نیز تأکید داشت که عبارت بود از اینکه «هر مریضی را دوای گیاهی سرزمین خودش مداوا می کند برای اینکه زمین هر منطقه متناسب با طبیعت و دردهای همان منطقه گیاهانی که تأثیرات دارویی را رشد و نمو می دهد» کتاب توشه مسافر و غذای آماده که از نوشته ها و تألیفات ابن جزار می باشد کتاب ارزشمندی در زمینه طب می باشد که کماکان در دانشگاه ها و دانشکده ها از آن برای آموزش استفاده می کنند. علم و دانش ابن الجزار مورد اعتماد مردم عرب در شرق بود و در این رابطه بسیاری از متخصصین در طب به بحث و بررسی می پرداختند، همچنین کارهای وی در اندلس نیز رشد و رواج پیدا کرده بود، به دلیل اینکه قسطنطین بسیاری از کتاب های وی را به اروپا برد نظریات جسورانه وی در علم طب در قرن ده میلادی به اروپا نیز رشد و رواج یافته بود بطوریکه ناپلئون بناپارت یک جلد از کتاب توشه سفر و غذای آماده را با خود در حمله فرانسه به مصر حمل می نمود. ابن الجزار مردی آرام بود که در شادی ها و اندوه های مردم شرکت می کرد ولی با آن ها طعامی نمی خورد. وی برای شخصیت خودش احترام قائل بود و می گفت در بین مردم نبایستی دچار هیچ لغزش و خطایی شد. وی بسیار از قضاوت دوری می کرد برای همین در هیچ محکمه ای حاضر نشد و هیچ موقع به عنوان عضوی از اعضای نظام و دستگاه قضاوت یعنی حکومت نبود بطوریکه خیلی از فقها و دانشمندان آن زمان وی را الگو و سرچشمه خود در این زمینه قرار داده بودند.
... [مشاهده متن کامل]
ابن الجزار در نزد اسحاق بن سلیمان الاسرائیلی علم طب را فراگرفت، بعد از آن وی در اندلس و شمال دریای مدیترانه شهرت و معروفیت گسترده ای پیدا کرد بطوری که دانشجویان گروه گروه از اندلس برای فراگیری علم پزشکی نزد وی به قیروان می آمدند. در رابطه با وی و کارهایش خیلی ها منجمله صاعد الاندلسی و ابن ابی اصیبعه به نگارش پرداختند و شهرت کارهایش به دانشگاه های سالرنو و مون پلیه رسید. ابن الجزار قوانین طبیعی عمومی و اسم گیاهان را به سه زبان عربی، یونانی و بربری تنظیم و مرتب نمود، وی مستمر بر یک قاعده نیز تأکید داشت که عبارت بود از اینکه «هر مریضی را دوای گیاهی سرزمین خودش مداوا می کند برای اینکه زمین هر منطقه متناسب با طبیعت و دردهای همان منطقه گیاهانی که تأثیرات دارویی را رشد و نمو می دهد» کتاب توشه مسافر و غذای آماده که از نوشته ها و تألیفات ابن جزار می باشد کتاب ارزشمندی در زمینه طب می باشد که کماکان در دانشگاه ها و دانشکده ها از آن برای آموزش استفاده می کنند. علم و دانش ابن الجزار مورد اعتماد مردم عرب در شرق بود و در این رابطه بسیاری از متخصصین در طب به بحث و بررسی می پرداختند، همچنین کارهای وی در اندلس نیز رشد و رواج پیدا کرده بود، به دلیل اینکه قسطنطین بسیاری از کتاب های وی را به اروپا برد نظریات جسورانه وی در علم طب در قرن ده میلادی به اروپا نیز رشد و رواج یافته بود بطوریکه ناپلئون بناپارت یک جلد از کتاب توشه سفر و غذای آماده را با خود در حمله فرانسه به مصر حمل می نمود. ابن الجزار مردی آرام بود که در شادی ها و اندوه های مردم شرکت می کرد ولی با آن ها طعامی نمی خورد. وی برای شخصیت خودش احترام قائل بود و می گفت در بین مردم نبایستی دچار هیچ لغزش و خطایی شد. وی بسیار از قضاوت دوری می کرد برای همین در هیچ محکمه ای حاضر نشد و هیچ موقع به عنوان عضوی از اعضای نظام و دستگاه قضاوت یعنی حکومت نبود بطوریکه خیلی از فقها و دانشمندان آن زمان وی را الگو و سرچشمه خود در این زمینه قرار داده بودند.