ابن بخت

لغت نامه دهخدا

ابن بخت. [ اِ ن ُ ب ُ ] ( اِخ ) میمون بن البخت. اصلاً از واسط بود. در خوزستان متولد شد و در هرات اقامت داشت و ظاهراً معاصر ابوعلی بن سیناست. او طبیبی فیلسوف است و منطق و طبیعیات و الهیات شفا را از حفظ داشت و با اهل جاه و مال کمتر آمیزش میکرد. چنانکه ظهیرالملک بیهقی حاکم هرات او را به اجبار و با تدابیری بعیادت مَرْضای خویش می برد. ( شهرزوری ) ( روضات ).

پیشنهاد کاربران

بپرس