ابن الکبیر

لغت نامه دهخدا

ابن الکبیر. [ اِ نُل ْ ک َ ] ( اِخ ) یوسف بن اسماعیل الخوئی الشافعی ، معروف به ابن الکبیر. طبیب و حشایشی ، ازمردم خوی آذربایجان. او راست : کتاب ما لایسع الطبیب جهله و آن اختصاری است از کتاب جامع ابن بیطار و اسامی بعض ادویه نیز بر کتاب ابن بیطار افزوده است و آنرا بر دو قسمت کرده ، یکی مشتمل بر مفردات ادویه و اغذیه و دیگری بر مرکبات و هر یک از این دو جزء مقدمه ای دارد متعلق بقوانین و احکامی که معرفت بدان را پیش از دخول در فن لابدّمنه میشمارد، و در 711 هَ.ق. کتاب را بپایان رسانیده است. این کتاب از جهتی مختصر جامع ابن بیطار و از نظری چون شرح آن کتاب و از لحاظی کتابی مستقل است و حسن بن عبدالرحمن کاتب آنرا بترکی ترجمه کرده است. لُکلرک در بحث طویل راجع به این کتاب گوید دعوی افزایش یا تکمیل جامع ابن بیطار با این کتاب بر اساسی نیست. و او را کنیت ابن الکتبی میدهد.

فرهنگ فارسی

طبیب و حشایشی از مردم خوی آذربایجان

پیشنهاد کاربران

بپرس