ابن السکیت

لغت نامه دهخدا

ابن السکیت. [ اِ نُس ْ س ِک ْ کی ] ( اِخ ) ابویوسف یعقوب بن اسحاق سکیت ایرانی خوزی اهوازی ، از مردم قریه دورق. او در نحو بر پدر مقدم بود چنانکه سکیت در شعر بر او تقدم داشت. مولد او بغداد است ، و یعقوب پس از صحبت بزرگان و ائمه لغت عصر و استفادات از آنان بجمع و تصحیح لغات ببادیه میان قبائل عرب شدسپس چندی در بغداد و سامره بتدریس پرداخت. او از اصحاب کسائی و در انواع علم متصرف و یکی از امامان نحوبمذهب کوفیین بود و متوکل خلیفه تعلیم و تربیه دو فرزند خود معتز و مؤید به او محول داشت و او را پسری بوده به نام یوسف که ندیمی معتضد خلیفه میکرد. یعقوب دوستدار اهل بیت بود و مذهب شیعه داشت. وقتی خلیفه از او پرسید حسنین را دوست تر داری یا دو فرزند مرا؟ گفت من تو و فرزندان تو را با قنبر غلام علی برابر ندارم ، متوکل برآشفت و فرمان کرد تا زبان او از کام بیرون کردند و غلامان خلیفه او را به بدترین صورت بکشتند. او راست : کتاب اصلاح المنطق. کتاب الالفاظ. کتاب الامثال. کتاب الاضداد. کتاب النبات و الشجر. کتاب القلب والابدال. کتاب الزبرج. کتاب البحث. کتاب المقصور والمدود. کتاب المذکر و المؤنث. کتاب الاجناس و آن مجلدی ضخم است. کتاب الفرق. کتاب السرح و اللجام. کتاب فعل و افعل. کتاب الابل. کتاب النوادر. کتاب معانی الشعرالکبیر و کتاب معانی الشعرالصغیر. کتاب الایام و اللیالی. کتاب سرقات الشعراء و ما اتفقوا علیه و غیرها. و نیزشروحی بر بعض دواوین عرب داشته و دیوان امرءالقیس بن حجر گرد کرده است. قتل او به سال 246 هَ.ق. بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس