ابن ابی صادق عبدالرحمن بن علی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابن ابی صادق، ابوالقاسم، عبدالرّحمان بن علی بن احمد بن ابی صادق نیشابوری (ح 385-470ق)، پزشک، کالبدشناس و شارح آثار بقراط و جالینوس و ملقّب به بقراط دوم.
تاریخ تولد و سال فوت ابن ابی صادق را در منابع متقدّم به صراحت تعیین نکرده اند، اما به طور مسلّم در 460ق زنده بوده است و هشتاد و چند سال زندگی کرده است. منابع متأخر تاریخ فوت او را در حدود 470ق دانسته اند. ابن ابی صادق تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز کرد و ادامه داد تا در فنون حکمت به خصوص در طب به مقامی عالی رسید. او را مردی قناعت پیشه، خوش گفتار، هوشمند، خوشرو، شیفته یادگیری علوم و فنون و ماهر در پزشکی که آن را از ابن سینا آموخته بود، شمرده اند. شاگردی وی نزد ابن سینا ظاهراً بایستی به حدود نخستین دهه سده 5ق مربوط باشد. ابن ابی اصیبعة و برخی دیگر نیز رابطه استادی و شاگردی میان آن دو را تأیید کرده اند.
ابن ابی صادق پس از فراگیری حکمت و پزشکی، در نیشابور به طبابت مشغول شد و به علّت علاقه به همشهریان خود، دعوت سلطان ابراهیم غزنوی را برای رفتن به دربار وی رد کرد. در معالجه عارضه قولنج عَمیدالملک کُنْدُری به دست وی که بیهقی و شهرزوری آن را گزارش کرده اند، تردیدی نیست، اما ارتباطی که میان درگذشت ابن ابی صادق و این معالجه یادکرده اند، صحیح به نظر نمی رسد؛ زیرا در صورت صحّت این ارتباط، باید تاریخ فوت او را پیش از سال قتل عَمیدالملک بدانیم که با تصریح ابن ابی اصیبعة بر زنده بودن وی بعد از این تاریخ، منافات دارد. سید اسماعیل جرجانی مؤلف ذخیره خوارزمشاهی از شاگردان برجسته ابن ابی صادق بوده است.
در زمینه اخلاق پزشکی: به عقیده ابن ابی صادق «پزشک حقیقی کسی است که زیان خود را در رذیلت ها بداند و نخست خود را به انواع فضیلت ها درمان کند، سپس به معالجه بدنها رو آورد؛ زیرا کسی که بدون درمان اخلاقی به معالجه بدنها مشغول گردد، در پست ترین مرتبه است». وی در باب تشخیص ماهیت بیماری ها و استخراج قوانین طبّی از راه استقرای علمی و تجربه پزشکی و نیز درباره نقش پرهیز و گرسنگی در کاهش وزن بدن و درمان چاقی، سخن گفته است. شرحهای او را بر آثار پیشینان درخور توجه دانسته اند. ابن ابی صادق سال های آخر عمر را در روستایی ییلاقی، واقع در 12 فرسنگی نیشابور به نام «اَنْبَروذِستانه» به سرآورد.
دایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، ج2، ص670، چاپ دوم، تهران، 1374، مقاله به قلم غلامرضا جمشید نژاد.

پیشنهاد کاربران

بپرس