( آب لیمو ) آب لیمو. [ ب ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آبی که از فشردن لیموی ترش حاصل کنند : آرزویی که ترا هست به آب لیمو شرح آن راست نیاید به هزاران طومار.
بسحاق اطعمه.
فرهنگ فارسی
( آب لیمو ) ( اسم ) آبی که از فشردن لیموی ترش ) گیرند عصار. لیمو . آبی که از فشردن لیمو ترش حاصل کنند
فرهنگ معین
( آب لیمو ) [ فا - سنس . ] (اِمر. ) آبی که از فشردن لیمو ترش به دست می آید.
فرهنگ عمید
( آب لیمو ) آبی که از فشردن لیموی ترش می گیرند.
مترادف ها
verjuice(اسم)
ترشی، تیزی، ابلیمو، ابغوره، اب سیب ترش، اب ترش میوه نرسیده