ابله کوبی

/~Ablekubi/

مترادف ابله کوبی: ( آبله کوبی ) تلقیح، مایه کوبی، واکسیناسیون

معنی انگلیسی:
vaccination against small-pox, vaccination agalnst small - pox

لغت نامه دهخدا

( آبله کوبی ) آبله کوبی. [ ب ِ ل َ / ل ِ ] ( حامص مرکب ) تلقیح مایه آبله.

فرهنگ فارسی

( آبله کوبی ) تزریق مای. آبله
تلقیح مایه آبله

فرهنگ معین

( آبله کوبی ) ( ~. ) (حامص . ) تزریق مایة آبله .

فرهنگ عمید

( آبله کوبی ) تلقیح مایۀ آبله به بدن برای جلوگیری از ابتلا به بیماری آبله.

مترادف ها

vaccination (اسم)
تلقیح، واکسن زنی، ابله کوبی

فارسی به عربی

تطعیم

پیشنهاد کاربران

ابله کوبی یا inoculation فرایندی مقدمه واکسیناسیون بود. یعنی در آغاز از آبله انسانی به انسان سالم تلقیح میکردند که آبله کوبی نام داشت. اما به علت اثرات شدید و وخیم این روش، به واکسیناسیون، یعنی تلقیح آبله گاوی به انسان رسیدند که اثرات کنترل شده تری روی بدن ایجاد می کرد.
به نظر من آبله کوبی یعنی زدن واکسن آبله
آبله:نوعی بیماری واگیر که به صورت تاول روی پوست بدن ظاهر می شود.
واکسن آبله زدن
واکسینه شدن
واکسن زدن

بپرس