دیکشنری
مترجم
بپرس
ابزارمند
/~abzArmand/
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) صاحب افزار آنکه با ابزار کار کند پیشه ور استاد کار .
فرهنگ معین
( ~. مَ ) (ص مر. اِمر. ) پیشه ور، استادکار.
فرهنگ عمید
۱. کسی که به وسیلۀ ابزار کاری انجام می دهد.
۲. کارگری که با ابزار کار می کند.
پیشنهاد کاربران
در پارسیگ: ماهر، چیره دست، هنرمند.
همچنین معنای مسلح را نیز دربردارد.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها