ابریه

لغت نامه دهخدا

ابریه. [ اِ ی َ ] ( ع اِ ) سبوسه سر. حزاز. هبریه. شوره. || پنبه کستک [ کذا ]. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

سبوسه سر حزاز پنبه کستک

پیشنهاد کاربران

شوره سر. حزاز است. پوسته پوسته شدن پوست سر است.

بپرس