ابریزه

/~Abrize/

لغت نامه دهخدا

( آبریزه ) آبریزه. [ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) علتی در چشم که پیوسته اشک از آن فروریزد. || مبال. مستراح. آبریز.

فرهنگ فارسی

( آبریزه ) ( اسم ) ۱ - علتی در چشم که پیوسته اشک از آن فرو ریزد . ۲ - مبال مستراح آبریز .
علتی در چشم که پیوسته اشک از آن فرو ریزد مستراح

فرهنگ عمید

( آب ریزه ) ۱. (پزشکی ) علتی در چشم که پیوسته اشک از آن می ریزد.
۲. [قدیمی] آبریز، آبریزش.

پیشنهاد کاربران

بپرس