ابرومندی

/~Abrumandi/

معنی انگلیسی:
prestige, respectability

لغت نامه دهخدا

( آبرومندی ) آبرومندی. [ ب ِ م َ ] ( حامص مرکب ) عفت. عفاف. شرف. شرافت.

فرهنگ فارسی

( آبرومندی ) آبرومند بودن شرف شرافت عفت .
عفت شرافت

فرهنگ عمید

( آبرومندی ) آبرومند بودن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آبرومندی. آبرومندی، تلاش برای حفظ آبرو وجلوگیری از اموری که باعث ریختن آبرو می شود.
واژه آبرو، مرکّب از « آب » و «رو» (روی) به معنای اعتبار، حرمت، شرف، وجاهت، عِرض،
دهخدا، ج ۱، ص ۲۱، «آبرو».
هیچ یک از این دو واژه، در قرآن نیامده است، «وجیه» به معنای آبرومند، فقط دوبار در قرآن کریم آمده است،
آل عمران/سوره۳، آیه۴۵.
قرآن کریم، انسان را موجودی برخوردار از کرامت و شرافت ذاتی دانسته: «وَ لَقد کَرّمنا بَنی ءَادَم»
اسراء/سوره۱۷، آیه۱۷.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس