ابرناک


معنی انگلیسی:
cloudy

لغت نامه دهخدا

ابرناک. [ اَ ] ( ص مرکب ) بااَبر: آسمانی ، هوائی ، روزی ، شبی ابرناک.
- ابرناک شدن هوا ؛ تَغیّم. تغییم. غیمومت. غیمومه. اغمام. اِغامه. تَرَبﱡد. تدجیج. تخیل.

فرهنگ فارسی

ابر آلوده، دارای ابر، آسمان پوشیده ازابر
( صفت ) ابری دارای ابر پوشیده از ابر .

فرهنگ معین

( اَ ) (ص مر. )دارای ابر، پوشیده از ابر.

فرهنگ عمید

ویژگی آسمان هنگامی که پوشیده از ابر است، ابرآلوده، دارای ابر.

فرهنگستان زبان و ادب

{cloudy} [علوم جَوّ] ویژگی وضع هوایی که ابرناکی آن 70 درصد یا بیشتر باشد متـ . ابری

پیشنهاد کاربران

بپرس