ابراهیم پاشای پارگایی ( زادهٔ ۱۴۹۴ در پارگا – درگذشتهٔ ۱۵۳۶ در قسطنطنیه ) همچنین معروف به ابراهیم پاشای فرنگی و ابراهیم پاشای مقبول که پس از اعدامش در سرای توپقاپی به ابراهیم پاشای مقتول نیز معروف شد.
... [مشاهده متن کامل]
ابراهیم در مدت زندگانی خود به مقام زمامداری و فرماندهی حکومت عثمانی رسید، دومین وزیر اعظم سلطان سلیمان قانونی بود که در سال ۱۵۲۳ جایگزین پیری محمد پاشا شد و ۱۳ سال این سمت را بر عهده داشت. وی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین و موفق ترین وزرای اعظم و فرماندهان سپاه در تاریخ عثمانی بود. وی همچنین ثروتمندترین وزیر طول تاریخ عثمانی بود و بعد از ۴ سال که این مقام را داشت به مدت ۹ سال همراه سلطان حکمرانی می کرد. اما سلیمان که از ذکاوت و کفایت و اقتدار سیاسی و نظامی ابراهیم شدیدا بیمناک شده بود در سال ۱۵۳۶ فرمان قتلش را صادر کرد. وی پس از مرگش تمامی اموالش نیز به مصادرهٔ دولت درآمد.
ابراهیم در پارگا، واقع در یونان امروزی، و در خانواده ای مسیحی با نام اصلی تئو متولد شد. پدرش، مانولیست، ماهیگیر بود. در کودکی دزدان دریایی ابراهیم را به اسارت گرفتند و به عنوان برده در شهر مانیسا به زنی ترک فروختند. ابراهیم چنان موسیقی را به زیبایی می نواخت که سلیمان جوان که دوران ولیعهدی را در مانیسا می گذراند، شیفتهٔ صدای ساز او شد و او را از صاحبش خرید. ابراهیم در مدرسهٔ کاخ آموزشِ علم دید و به چندین زبان ( از آنجمله فارسی ) تسلط پیدا کرد. پیش از آنکه سلیمان بر تخت بنشیند، ابراهیم سمت طوغانچی ( مسئول مرغان شکاری ) و خاص اوداباشی ( اتاقدار مخصوص ) شاهزاده را بر عهده داشت. در سال ۱۵۲۰ که سلیمان در قسطنطنیه بر تخت سلطنت نشست، ابراهیم نیز با او به پایتخت آمد و همان سمت خاص اوداباشی را حفظ کرد. ابراهیم در عرصه های دیپلماتیک و در میادین جنگ لیاقت و کفایت خود را به سلیمان اثبات کرد و به سرعت مدارج ترقی را پیمود. سرعت پیشرفت او به حدی بود که ابراهیم خود از سلطان خواست که او را اینچنین به سرعت به بالا نکشاند تا حسادت سایر وزرا و درباریان برانگیخته نشود. گفته می شود سلیمان، خشنود از فروتنی ابراهیم، به او قول داده بود که تا زمانی که سلیمان سلطان باشد، ابراهیم به مرگ محکوم نخواهد شد. پیشرفت و ترقی ابراهیم حتی به مقام وزارت اعظم نیز محدود نشد و چندین و چند سمت ( از جمله رئیس وزرا و فرماندهان ) و ( فرمانده کل سپاه عثمانی ) و لقب دیگر ( از جمله سرلشکر بزرگ ) و ( امیرالامرا عثمانی ) و مقام ( بیگربیگی روم ایلی و اناتولی ) نیز گرفت و در دولت و سپاه اختیار مطلق داشت و تمام دستوراتش همانند فرامین سلطان انجام می شد و کسی نمی توانست از حکم وی سرپیچی کند.
... [مشاهده متن کامل]
ابراهیم در مدت زندگانی خود به مقام زمامداری و فرماندهی حکومت عثمانی رسید، دومین وزیر اعظم سلطان سلیمان قانونی بود که در سال ۱۵۲۳ جایگزین پیری محمد پاشا شد و ۱۳ سال این سمت را بر عهده داشت. وی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین و موفق ترین وزرای اعظم و فرماندهان سپاه در تاریخ عثمانی بود. وی همچنین ثروتمندترین وزیر طول تاریخ عثمانی بود و بعد از ۴ سال که این مقام را داشت به مدت ۹ سال همراه سلطان حکمرانی می کرد. اما سلیمان که از ذکاوت و کفایت و اقتدار سیاسی و نظامی ابراهیم شدیدا بیمناک شده بود در سال ۱۵۳۶ فرمان قتلش را صادر کرد. وی پس از مرگش تمامی اموالش نیز به مصادرهٔ دولت درآمد.
ابراهیم در پارگا، واقع در یونان امروزی، و در خانواده ای مسیحی با نام اصلی تئو متولد شد. پدرش، مانولیست، ماهیگیر بود. در کودکی دزدان دریایی ابراهیم را به اسارت گرفتند و به عنوان برده در شهر مانیسا به زنی ترک فروختند. ابراهیم چنان موسیقی را به زیبایی می نواخت که سلیمان جوان که دوران ولیعهدی را در مانیسا می گذراند، شیفتهٔ صدای ساز او شد و او را از صاحبش خرید. ابراهیم در مدرسهٔ کاخ آموزشِ علم دید و به چندین زبان ( از آنجمله فارسی ) تسلط پیدا کرد. پیش از آنکه سلیمان بر تخت بنشیند، ابراهیم سمت طوغانچی ( مسئول مرغان شکاری ) و خاص اوداباشی ( اتاقدار مخصوص ) شاهزاده را بر عهده داشت. در سال ۱۵۲۰ که سلیمان در قسطنطنیه بر تخت سلطنت نشست، ابراهیم نیز با او به پایتخت آمد و همان سمت خاص اوداباشی را حفظ کرد. ابراهیم در عرصه های دیپلماتیک و در میادین جنگ لیاقت و کفایت خود را به سلیمان اثبات کرد و به سرعت مدارج ترقی را پیمود. سرعت پیشرفت او به حدی بود که ابراهیم خود از سلطان خواست که او را اینچنین به سرعت به بالا نکشاند تا حسادت سایر وزرا و درباریان برانگیخته نشود. گفته می شود سلیمان، خشنود از فروتنی ابراهیم، به او قول داده بود که تا زمانی که سلیمان سلطان باشد، ابراهیم به مرگ محکوم نخواهد شد. پیشرفت و ترقی ابراهیم حتی به مقام وزارت اعظم نیز محدود نشد و چندین و چند سمت ( از جمله رئیس وزرا و فرماندهان ) و ( فرمانده کل سپاه عثمانی ) و لقب دیگر ( از جمله سرلشکر بزرگ ) و ( امیرالامرا عثمانی ) و مقام ( بیگربیگی روم ایلی و اناتولی ) نیز گرفت و در دولت و سپاه اختیار مطلق داشت و تمام دستوراتش همانند فرامین سلطان انجام می شد و کسی نمی توانست از حکم وی سرپیچی کند.