ابخوری
/~Abxori/
مترادف ابخوری: ( آبخوری ) تنگ، سبو، کوزه، مشربه، آبخور، آبشخور
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
ظرف آب خوردن
ظرف بلوریافلزکه با آن آب میخورند، لیوان، آبجامه، به معنی موی سبلت، نوعی از دهنه اسب
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. موی سبلت.
۳. نوعی دهنۀ اسب.
۴. جایی یا دستگاهی در اماکن عمومی که برای خوردن آب تعبیه شده است.
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
آبخوری. آبخوری فواره ای است که جهت تأمین آب آشامیدنی طرّاحی شده است. آبخوری معمولاً از یک حوضچه با آب جاری یا یک شیر آب تشکیل شده است. نوشنده به سمت جریان آب خم می شود و آب را مستقیماً از شیر می نوشد. آبخوری های داخلی امروزی ممکن است فیلترهایی برای حذف ناخالصی ها از آب و چیلر برای کاهش دمای آن داشته باشند. آب خوری ها معمولاً در مکان های عمومی مانند مدارس، سرویس های بهداشتی، کتابخانه ها و فروشگاه های مواد غذایی یافت می شوند. [ ۱] [ ۲]
پیش از آن که آب آشامیدنی در خانه های شخصی به وجود بیاید، آب آشامیدنی از طریق دسترسی به آبنماهای عمومی در اختیار شهروندان شهرها قرار می گرفت.
بسیاری از این فواره های نوشیدنی عمومی اولیه را می توان در شهرهایی مانند رم دید، که در آنجا به آنها فونتانل و ناسونی ( بینی بزرگ ) می گویند. این آبخوری ها امروزه هم مورد استفاده قرار دارند. [ ۳]
در ایران، به فضاهای کوچکی در معابر برای آب دادن به رهگذران تشنه درست می شدند، سقاخانه می گفتند. سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بودند که آب آشامیدنی در آن ها ریخته می شد و پیاله هایی با زنجیر به آن ها بسته می شد. در ابتدا سقاخانه ها بیشتر جنبهٔ خدمات رسانی داشتند ولی به مرور زمان جنبه ای مذهبی نیز پیدا کردند و با شخصیت های مذهبی همچون ابوالفضل ارتباط پیدا کردند. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپیش از آن که آب آشامیدنی در خانه های شخصی به وجود بیاید، آب آشامیدنی از طریق دسترسی به آبنماهای عمومی در اختیار شهروندان شهرها قرار می گرفت.
بسیاری از این فواره های نوشیدنی عمومی اولیه را می توان در شهرهایی مانند رم دید، که در آنجا به آنها فونتانل و ناسونی ( بینی بزرگ ) می گویند. این آبخوری ها امروزه هم مورد استفاده قرار دارند. [ ۳]
در ایران، به فضاهای کوچکی در معابر برای آب دادن به رهگذران تشنه درست می شدند، سقاخانه می گفتند. سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بودند که آب آشامیدنی در آن ها ریخته می شد و پیاله هایی با زنجیر به آن ها بسته می شد. در ابتدا سقاخانه ها بیشتر جنبهٔ خدمات رسانی داشتند ولی به مرور زمان جنبه ای مذهبی نیز پیدا کردند و با شخصیت های مذهبی همچون ابوالفضل ارتباط پیدا کردند. [ ۴]
wiki: آبخوری
جدول کلمات
۱. ظرف بلوری یا فلزی که با آن آب می خورند، لیوان، آب جامه. ۲. موی سبلت. ۳. نوعی دهنۀ اسب. ۴. جایی یا دستگاهی در اماکن عمومی که برای خوردن آب تعبیه شده است.
مترادف ها
پوزه، فنجان، ابخوری، دهان، لیوان، دهن کجی، عکس شخص محکوم
کاسه، ابخوری
ظرف حلبی کوچک، ابخوری، پیمانه کوچک
ظرف حلبی کوچک، ابخوری، پیمانه کوچک
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
لیوان
خاله سوسکه دیگه
دامبو
اسمارتیز
____
غارنشین
آدولف هیتلر
آریان
آبخوری
دامبو
اسمارتیز
____
غارنشین
آدولف هیتلر
آریان
آبخوری
لیوان، تنگ، سبو، کوزه، مشربه، آبخور، آبشخور
در گویش مردم شهرستان زرند لیوان