دیکشنری
مترجم
بپرس
ابخوردی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( آبخوردی )
آبخوردی. [ خوَرْ / خُرْ ] ( اِ مرکب ) مَرَق. مَرَقه. گوشت آبه. نخوداب.
فرهنگ فارسی
( آبخوردی )
( اسم ) گوشت آبه نخود آب مرق .
مرق نخوداب
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها