ابخانه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مستراح مخرج
فرهنگ عمید
۲. = مستراح
پیشنهاد کاربران
آبخانه ؛ مستراح. آبشتگاه. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به آبخانه شود.
آبخانه=طشتکخانه و خانه ای که میراب در انجا اب قنات را به سهامداران تقسیم میکند و حکم مقیاس ساعت را دارد وهنوز در قانون و عرف و اسناد ما اکثر قنات ها سهام آنها با طشتک یا تشتک یا طشته یا پیاله یا پنگان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یا فنجان که معرب پنگان است در ثبت اسناد ثبت گردیده است و واحد ان در هر روستایی نسبت به ابزار ان طشت موجود به ثبت رسیده که متفاوت است از نه۹دقیقه تا هفت دقیقه می باشد
آبخانه = جاییکه سفره آب زیر زمینی اب زیاد است و مبدا قنات در ابخانه است و مغنی میگوید تازه به آبخانه قنات رسیده ام یعنی الان در جایی کار میکنم که محل جوشش اب است