ابتلال

لغت نامه دهخدا

ابتلال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) تر شدن. ( زوزنی ). || از بیماری به شدن. نیکو شدن حال پس از بدی و سختی. || آب بزیر پوستش دویدن پس از نزاری.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تر شدن . ۲ - از بیماری به شدن . ۳ - نیکو شدن حال پس از بدی و سختی . ۴ - آب بزیر پوست کسی دویدن پس از نزاری .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - تر شدن . ۲ - خوب شدن حال پس از بیماری و سختی . ۳ - چاق شدن پس از نزاری .

فرهنگ عمید

نیکو شدن حال کسی پس از بیماری و سختی و لاغری.

پیشنهاد کاربران

بپرس