اباق
لغت نامه دهخدا
اباق. [ اُب ْ با ] ( ع ص ، اِ ) اُبَّق. ج ِ آبِق و اَبوق. گریختگان. گریزندگان.
اباق. [ اَب ْ با ] ( ع ص ) گریزپا. گریزنده. ( ربنجنی ).
پیشنهاد کاربران
گریختن، در قرآن مجید این فعل برای پیغمبر یونس ذکر شده است.
اذ ابق الی الفلک المشحون
اذ ابق الی الفلک المشحون