اباد شدن


معنی انگلیسی:
burgeon

لغت نامه دهخدا

( آباد شدن ) آباد شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) عمران پذیرفتن.

فرهنگ فارسی

( آباد شدن ) عمران پذیرفتن

مترادف ها

flourish (فعل)
نشو و نما کردن، شکفتن، گل کردن، رشد کردن، زینت کاری کردن، برومند شدن، اباد شدن

فارسی به عربی

ازدهار

پیشنهاد کاربران

آباد شدن ؛ سیر شدن : بچه ها با آن کاسه آش آباد شدند.

بپرس