( آب گردش ) ۱. نوبت آب گرفتن برای کشتزار. ۲. تندرو: آبگردش مرکبی کز چابکی هنگام تک / نعل سخت او ز خاک نرم انگیزد غبار (ازرقی: ۲۴ ).
پیشنهاد کاربران
آب گردش : تغییر آب و هوا و جای بیمار . ( ( چون بدین جایگه سفر کرده خاک آنجای با خود آورده خورده با آب و پاک نشسته زاب گردش به آسمان شسته ) ) ( حدیقه ۱۹۷ ) ( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )