اب چیزی را گرفتن، بی آب کردن، پسابش داشتن، وابشت کردن
اب چیزی را گرفتن
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
آب چیزی را گرفتن: آب موجود در آن را با فشار دادن بیرون آوردن. ( آب پرتقال را بگیر. آب لباس ها را گرفتم )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ فارسی معاصر )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ فارسی معاصر )