اب چشم ریختن

فرهنگ فارسی

( آب چشم ریختن ) ( مصدر ) اشک ریختن گریه کردن گریستن .

پیشنهاد کاربران

آب چشم ریختن ؛ کنایه از گریستن :
نخست ای گنه کرده خفته خیز
بقدر گنه آب چشمی بریز.
سعدی.
بی حیا شدن

بپرس