دیکشنری
مترجم
بپرس
اب چشم
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
( آب چشم )
( اسم ) اشک سرشک .
فرهنگ معین
( آب چشم )
(بِ چَ ) (اِمر. ) اشک ، سرشک .
جدول کلمات
آب چشم
اشک
پیشنهاد کاربران
آب چشم ؛ کنایه از اشک چشم :
نریزد خدا آب روی کسی
که ریزد گنه آب چشمش بسی.
سعدی.
سِرِشگ
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها