اب ها از اسیاب افتاد
اصطلاحات و ضرب المثل ها
جار و جنجال ها تمام شد و آرامش برقرار گردید.
پیشنهاد کاربران
آب ها از آسیاب افتادن[ کنایی] پایان یافتن یک ماجرای پر سر و صدا. ( همین که آب ها از آسیاب افتاد و مردم رفتند و خوابیدند دزد از لانه بوته ها بیرون آمد و فرار کرد ) .
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
( صدری افشار، غلامحسین، فرهنگ معاصر فارسی )
یعنی به خیر گذشت