اب نگشادن از کسی

پیشنهاد کاربران

آب نگشادن از کسی ؛ بخشش و گشایشی از او نیامدن :
هزار شعر بگفتم که آب از او بچکید
که جز دو دیده دگر آبم از کسی نگشاد.
ظهیر فاریابی.

بپرس