اب طلا

/~AbtalA/

معنی انگلیسی:
gilding, gilt, gold plating, rolled gold

لغت نامه دهخدا

( آب طلا ) آب طلا. [ طِ / طَ ] ( اِ مرکب ) آب زر. || آب اکلیل. و رجوع بکلمه طلا شود.

فرهنگ فارسی

( آب طلا ) ( اسم ) ۱ - آب زر. ۲ - آب اکلیل .

فرهنگ معین

( آب طلا ) (طَ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) ۱ - آب زر. ۲ - آب اکلیل .

پیشنهاد کاربران

طلای آب شده برو اونور
درخشش الماسیم تو چشت نخوره
هنوز جواب مثبت ندادم با کل و شیرینی وارد اتاقم شو
تا اون موقعی که تو بخوای سینتو صاف کنی منو واس داداشت بخوای.
انشاالله داداشت کارو تموم کرده باشه
...
[مشاهده متن کامل]

عزیزم از اول این همه طفیان درونتیت واست سم هست
یه جلسه واست بنویسم گلم
داداشش میگه اره
خواهر شوهری نکرده اومده دنبال شوهرش
زنبور عسل هست اما بیخیال

آب طِلا ریشه لری دارد و به معنی روغن یک گیاه / عصاره گیاه / جوشانده گیاه
طلای اب شده