آب زندگانی. آب زندگانی یا آب حیات،
چشمه ای است که در روایات و متون دینی آمده است و گفته می شود هر کس از آن بنوشد جوانی خود را بازمی یابد و پیر نمی شود. داستان های مربوط به آب زندگانی هزاران سال است در نقاط گوناگون جهان بازگو شده و در گیلگمش، نوشته های
هرودوت ( پنج سده پیش از
میلاد ) و اسکندرنامه[ ۱] و داستان های
جنگ های صلیبی نیز دیده می شود. در داستان ها به آن آب زندگی، آب جاودانگی، آب جوانی، و آب بقا هم گفته اند. بر طبق افسانه ها چشمهٔ آب حیات بین رودهای دجله و فرات در سرزمین ظلمت قرار دارد
در روایات های اسلامی نیز نام سه تن آمده است که در پی آب زندگانی رفته اند. دو تن از ایشان از آن آشامیده و زندگی جاودان یافته اند و یکی ناکام بازگشته است: الیاس، خضر و ذوالقرنین.
چشمه جوانی،
چشمه ای افسانه ای، ظاهراً جوانی را به هر کسی که در آن آب می نوشد یا حمام می کند بازمی گرداند. داستان های چنین چشمه ای هزاران سال در سراسر جهان بازگو شده است، که در نوشته های هرودوت ( قرن پنجم قبل از میلاد ) ، در داستان های عاشقانه
اسکندر ( قرن سوم پس از میلاد ) ، و در داستان های پریستر جان ( اوایل جنگ های صلیبی، یازدهم ) ظاهر شده است ( قرن دوازدهم میلادی ) . داستان های آب های مشابه نیز در میان مردم
کارائیب در دوران اکتشاف ( اوایل قرن شانزدهم ) برجسته بود. آن ها از قدرت ترمیم کننده آب در سرزمین افسانه ای بیمینی صحبت کردند. بر اساس این افسانه های فراوان، کاوشگران و ماجراجویان به دنبال چشمه گریزان جوانی یا راه حل دیگری برای
پیری بودند که عموماً با آب های جادویی مرتبط است. این آب ها ممکن است یک رودخانه، چشمه یا هر منبع آبی دیگری باشد که گفته می شود روند پیری را معکوس می کند و هنگام بلعیدن یا حمام کردن، بیماری را درمان می کند.
این افسانه به ویژه در قرن شانزدهم، زمانی که با کاشف اسپانیایی خوان پونس د لئون، اولین فرماندار
پورتوریکو مرتبط شد، برجسته شد. ظاهراً پونس د لئون هنگام سفر به
فلوریدا در سال ۱۵۱۳ در جستجوی چشمه جوانی بود. در افسانه ها آمده است که بومیان آمریکا به پونس دو لئون گفتند که چشمه جوانی در بیمینی است.
در میان غربیان به آب حیات، چشمهٔ جوانی می گویند. این اندیشه در
سده های میانه رواج شدیدی داشته است. با کشف
ایالت فلوریدا توسط پونس دولئون اسپانیایی، این اندیشه رونق بیشتری گرفت چنان که خود لئون نیز به دنبال این چشمه می گشت. [ ۲]