دیکشنری
مترجم
بپرس
اب داغ
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( آب داغ )
آب داغ. [ ب ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آب جوشانیده. آب گرم کرده : یک استکان آب داغ.
فرهنگ فارسی
( آب داغ )
( اسم ) آب جوشیده که با قند یا شکر نوشند : یک استکان آب داغ .
آب جوشانیده آب گرم
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها