اب تنی

/~Abtani/

معنی انگلیسی:
( cold) bath, bath, bathing

فرهنگ فارسی

( آب تنی ) شستشوی تن در آب غوطه خوردن در آب .
شستشوی بدن در آب سرد، غوطه خوردن در آب

فرهنگ معین

( آب تنی ) (تَ ) (حامص . ) شنا، غوطه خوردن در آب .

فرهنگ عمید

( آب تنی ) ۱. شست وشوی بدن در آب سرد.
۲. غوطه خوردن در آب.

جدول کلمات

آب تنی
۱. شست وشوی بدن در آب سرد. ۲. غوطه خوردن در آب.

مترادف ها

bathe (اسم)
ابتنی

فارسی به عربی

استحم

پیشنهاد کاربران

در گویش اراکی. . . به شنا کردن، آبتَنی کردن هم میگویند
آب تنی: شناکردن ( بیشتر به قصد تفریح و بازی ) .
شستشوی بدن, شستن بدن
در آب شنا کردن.

بپرس