اب به روی کار اوردن

پیشنهاد کاربران

آب به ( بر ) روی کار آوردن ؛ به صلاح آوردن فسادی را : در حفظ مصالح ولایت شروع کرد بر توقع آنکه مگر کرمان را از خاک افتادگی بردارد، یا آبی به روی کار آرد. ( تاریخ سلاجقه کرمان محمدبن ابراهیم ) .
زمانه را ز تو آبی به روی کار آمد
روا بود که کنون روی کار بشناسد.
ظهیر فاریابی.
آب به روی کار آوردن:امری را ترقی دادن، کاری را رونق بخشیدن
ابن یمین می گوید:
دارای دین طغا تیمورخان که ملک را
آورد ز ابر معدلت آبی بروی کار
ظهیر فاریابی می گوید:
زمانه را ز تو آبی به روی کار آمد
روا بود که کنون روی کار بشناسد

بپرس