اب افتادن دهان یا دهن کسی
اصطلاحات و ضرب المثل ها
به هوس افتادن؛ مشتاق چیزی شدن
مثال:
تا اسم پول را آوردند، چشم هایش برق زد و دهانش آب افتاد.
پیشنهاد کاربران
اشتهای کسی تحریک شدن
آب راندن دهان از خوردن ترشی ؛ آب افتادن آن. ( یادداشت مؤلف ) .
آب دهنم راه افتاد