اب اشنا

لغت نامه دهخدا

( آب آشنا ) آب آشنا. [ش ْ / ش ِ ] ( ص مرکب ) آنکه شناوری داند. آنکه معرفت بسباحت دارد. سباح. شناگر. ( فرهنگ اسدی ) :
کسی کاندر آب است و آب آشناست
از آب ار چو آتش بترسد رواست.
ابوشکور.

فرهنگ فارسی

( آب آشنا ) ( صفت ) آنکه شناوری داند شناگر سباح . آب آلو ( اسم ) ۱ - آبی که از آلو گیرند عصار. آلو . ۲ - آبی که در آن آلوی خشک را خیسانند و آشامند .

فرهنگ عمید

( آب آشنا ) کسی که شناوری بداند، آشنا به آب، شناگر: کسی کاندر آب است و آب آشناست / از آب ار چو آتش نترسد رواست (ابوشکور: شاعران بی دیوان: ۹۸ ).

پیشنهاد کاربران

تلفظ اشنا ( الف فتحه ) ، آب اشنا ، آبی ست که در ماه نیسان رومی می بارد ،
آب آشنا؛ عارف بکار آب بازی :
کسی کاندر آب است و آب آشناست
از او گرچه آتش بترسد رواست.
ابوشکور.
|| موافق. سازگار. سازوار. ملایم :
هر دو در تابخانه ای رفتیم
که نبود آشنا هوای رواق.
انوری.
برتشنگان چه خردسال وچه کهن سال آب آشناست ، ، در کودکی و ابتدای دانش آموزی ( آموزش خواندن و نوشتن ) بر کودکان ابتدا آب است آشنا ، ، ، در زمان آموزش شناگری بر انسان در هر زمان آب آشناست و، ، ، ، در زمان
...
[مشاهده متن کامل]
سفرهای دریایی بر شناوران آب آشناست و برترین کسی که بر آب آشناست آن کسی نیست جز ناخدای آن شناور ( کشتی ) وهمه مخلوقات جهان به جهت نیاز به آب همه هستند آب آشنا ولی بسیاری نمی دانند این آب از خالق است از آشنا ، ، ، ، ومن الله توفیق الحمدلله رب العالمین .

بپرس