اب از دیده ریختن

پیشنهاد کاربران

آب یا آب گرم از دیده ریختن ؛ کنایه از اشک ریختن و گریستن :
عنان تکاور همی داشت نرم
همی ریخت از دیدگان آب گرم.
فردوسی.
به آواز بر جان افراسیاب
همی کرد نفرین همی ریخت آب.
فردوسی.

بپرس